ای آن‌که سرت به نوک نیزه

ای آن‌که سرت به نوک نیزه
جسمت به میان خون طپان است
 
آن روز که نام اوست محشر
ایام وداع جسم و جان است
 
ای آن‌که جدا دو دستت از بند
از تیغ جفای ساربان است
 
تو خفته و زینب بلاکش
با خولی و شمر هم عنان است
 
تو گشت شهید و ز اهل‌بیتت 
افغان ز زمین بر آسمان است
 
لیلای حزین به آه‌ و زاری
بهر علی‌اکبر جوان است
 
از بهر گلوی خشک اصغر
هر لحظه رباب در فغان است
 
در هر طرفی سکینه زار
چون بلبل دور از آشیان است 
 
بر گردن زینب است زنجیر
با درد و غم تو توأمان است
 
همراه سر عزیز زهرا 
جودی چو درای کاروان است
66
0
موضوعورود اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت