ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار ولادت حضرت معصومه بهمراه صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
ما نبودیم و دل ما بود جای اهل بیت
شکر حق شد کار و بار ما ثنای اهل بیت
شکر حق تا پای جان هستیم پای اهل بیت
ما همه هستیم تسلیم رضای اهل بیت
 
زیر دین حیدر و زهرای ایرانیم ما
بنده معصومه خاتون و رضا جانیم ما
 
ساقیا کوثر بده ، خیر فراوان آمده
مژده از قم می رسد بانوی ایران آمده
زینب کبرای آقای خراسان آمده
قبله گاه دختران نسل سلمان آمده
 
آمده تا بر کنیزان علی یاور شود
مثل زهرا مثل زینب شیر زن پرور شود
 
جان ما قربان این دریای عشق و گوهرش
هست آری معجز موسای ما این دخترش
هر زمان گردد رضا دلتنگ روی مادرش
زائر زهرا شود با یک نظر بر خواهرش
 
من یقین دارم نیاورد و نمی آرد خدا
حضرت معصومه ای تر از علی موسی الرضا
 
این کریمه هست سر تا پا شبیه مادرش
می دهد بوی نجف این خاک عالِم پروَرَش
می شود العبد ، بهجت با گدایی درش
ما که جای خود همه علامه هامان نوکرش
 
تا قیامت شیعه اثنی عشر ممنون اوست
کل توضیح المسائل های ما مدیون است
 
هر که سلطانش رضا شد رعیت معصومه است
هر چه ما داریم ، لطف هجرت معصومه است
راه آزادی ِ زن در عفت معصومه است
فقه ما کل اصولش حضرت معصومه است
 
حضرت معصومه در ایران نمی آمد اگر
ما نبودیم عاشق زهرا و حیدر این قَدَر
 
دختر باب الحوائج زود حاجت می دهد
قبل حاجت خواستن بی هیچ منت میدهد
هیچ می خواهیم ما و بی نهایت می دهد
این کریمه یاد حاتم هم کرامت می دهد
 
ما ز لطفش آب می خواهیم و کوثر می دهد
دست و دلبازی او بوی برادر می دهد
 
چادرش چون چادر زهرا قیامت می کند
چادرش مردانه از حیدر حمایت می کند
چادرش هر نامسلمان را هدایت می کند
رشته ای از آن دو عالم را شفاعت می کند
 
کی ز فردای قیامت واهمه داریم ما
سایه سار رحمت دو فاطمه داریم ما
 
ای فراتر از همه ای بی کران در بی کران
مهربانانه به ما تو راه را دادی نشان
داده ای هدیه به ایران سهله ای در جمکران
با تو می گردند مردم زائر صاحب زمان
 
با دعای فاطمه کی راه گم داریم ما
جمکران و مشهد و شیراز و قم داریم ما
 
ای تمام دردهایم را مداوا فاطمه
ای همه سرمایه ی روز مبادا فاطمه
می شود با گوشه چشمت قطره دریا فاطمه
اشفعی لی فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
 
آبرویم را بخر ای دختر باب المراد
وقت مرگ من بیا جان رضا جان جواد
نور تو بر زمین اصابت کرد
عرش را غرق بُهت و حیرت کرد
باد با شاخه های سبز امید
کوچه ی شهر را نظافت کرد
بین ” احساس” و “عقل” دعوا بود
این دو را ” دل ” به صلح دعوت کرد
صفحه‌ی حُسن تو ورق می خورد…
دفترت عشق را روایت کرد
ابر ، دنبال تو به راه افتاد
آسمان در پی تو حرکت کرد
هر کجا حرف از بزرگی شد
باید از شوکتِ تو صحبت کرد
لایقِ جلوه ات نبوده کسی
حدِّ آن را خدا رعایت کرد
ماه‌بانوی مُلک ایرانی…
مِهر تو در دلم حکومت کرد
قم ، اگر عُشُّ آلِ احمد شد
خاکِ آن را دَم تو ، تُربت کرد
فاطمه‌بودنت مُسَجَّل شد
نامت این حُکم را کفایت کرد
وصف معصومه شرح عصمت توست
پاک شد هر که با تو بیعت کرد
یا رضا ، یا رضای هر شبه‌ات
شیعه را غرق در رضایت کرد
با همان چادری که بر سر توست
می شود خلق را شفاعت کرد
 
قسمِ آخر دعای منی
” فاطمه؛ اِشْفَعی‌لَنای” منی
 
ای کریمه! کرامتت علنی‌ست
همه جا از عنایتت سخنی‌ست
هر که یک‌بار خورده نان تو را
گفته که سفره‌داری‌ات حسنی‌ست
هیبتت ، آفتابِ ظلمت ماست
کار آئینه‌ی تو شب‌شکنی‌ست
عصرِ شعری که در حریم تو بود
خوش‌ترین ساعت هر انجمنی‌ست
سنگ‌فرش حیاطِ صحن شدن
بهترین آرزوی هر بدنی‌ست
کار من پیچ خورده..،کاری کن!
گره هر قَدر کور ، وا شدنی‌ست
من به همسایگیت مفتخرم
همه‌ی ذوق من به هم‌وطنی‌ست
 
نسل در نسل..،در جوار توایم
عجمی‌زاده‌ی دیار توایم
 
مثل جَدَّم غلام خواهم شد
صاحبِ احترام خواهم شد
قالی‌ات را به دوش من بگذار…
خادمی خوش‌مرام خواهم شد
پادشاهی‌ست مُزد نوکری ات
با تو عالی‌مقام خواهم شد
قطره ، قطره به پات خواهم ریخت
رفته ، رفته تمام خواهم شد
کوه خضر تو ، کوه طور من است…
با خدا همکلام خواهم شد
با علیکت..،بریز خون مرا
کشته‌ی یک سلام خواهم شد
هرچه نَفْسم درنده‌خو باشد
در حریم تو رام خواهم شد
اذنِ گنبد به زاغ اگر بدهی
جَلد این پشت‌بام خواهم شد
طُعمه هایم اگر که گندم توست
عاشق هرچه دام خواهم شد
آهوی طوس یا کبوتر قم…
تو بگو هر کدام..، خواهم شد!
دمِ باب‌الجواد می‌افتم
فرش راه امام خواهم شد
 
با تو آن حاجتِ روا هستیم
زائر مشهدالرِّضا هستیم
 
فصل دلتنگی‌ات زمستانی‌ست
چشم‌هایت همیشه بارانی‌ست
آسمانت اسیر شب شده است
گرچه دور و برت چراغانی‌ست
آنقَدَر قلب تو پر از غم شد
قدر یک آه در دلت جا نیست
بی خبر بودن از پدر..،سخت است
نامه ات دلخوشی زندانی‌ست
حسرتت ، دیدن برادر بود…
لحظه‌ها،لحظه های پایانی‌ست
سم به جانت نشسته بانو‌جان
چشم امید تو به فردا نیست
باز هم شُکر ، خانه ات امن است
کُل قم در پی نگهبانی‌ست
کافری با لگد نزد به دری…
رسم همشهری‌ات مسلمانی‌ست
” دُوُّمی داد زد سرِ زهرا “
نعره‌اش،نعره های شیطانی‌ست
پای نامحرمی به کوثر خورد
چکمه روی کلامِ قرآنی‌ست
 
آه! اهل سقیفه بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
زاهده ی باوقار..عالمه ی روزگار
معدن حجب وحیا،بانوی والاتبار
میوه قلب بتول، سیبِ درخت انار
ای حرم تو به قم، قبله هشت و چهار
 
فاضله اهل بیت،آیت عظما سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
شمسه شمس الشموس،عشق انیس النفوس
ای که شده جبرئیل در حرمت خاکبوس
وی که مراجع همه کرده به پایت جلوس
مضجع نورانی ات قبله گه ارض طوس
 
ای حرمت جلوه ی تربت زهرا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
ملجأ نزدیک و دور،کعبه اهل حضور
عابده ی روز وشب،بانوی روز نشور
مرکز پرگارعشق،مجمع عقل و شعور
ای ز پسِ پوشیه ، منبع تکثیر نور
 
برتو زهر سو درود،بر تو زهرجا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
دختر زهراتویی، مریم عذرا تویی
ستره ی پنهان تویی،جلوه پیداتویی
فاطمه ای لایقِ لفظ فِداها تویی
دردل این شوره زار،حضرت دریاتویی
 
آب حیات زمین ، آبیِ دریا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
درگهِ تو جنّتم، خادمی ات عزتم
شکر…خدارا که من،بنده این ساحتم
این شجره نامه ام، این سند قدمتم
نوکری کوی تو، داده بسی رفعتم
 
می دهم امروز درحسرت فردا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
جام شدم جم شدم،چشمه زمزم شدم
اولِ ذی القعده ات، ماه محرم شدم
در پیِ تعظیم تو، تا به کمر خم شدم
پای تو افتادم و ، شهره عالم شدم
 
از سوی پایین ترین ،جانب بالا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
آمدی وعالم از، عطر تو آکنده شد
خاطره ی مادرِ آینه ها زنده شد
باغ ولایت پُر از، شاخه گل خنده شد
مهر به وجد آمد و، ماه چه تابنده شد
 
ماه فلک داد بر، ماه دل آرا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
رقص طرب می کند طوس به شکرانه ات
مست شده سلسبیل؛ از لب پیمانه ات
خیل ملک رفته در؛ سجده درِ خانه ات
این شده ذکر لبِ عاقل و دیوانه ات
 
فاطمه ی فاطمه،سرور زنها سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
روح تویی جان تویی،معنی ایمان تویی
خواهر معصومه ی شاه خراسان تویی
عمّه ی جود و کرم، بانی احسان تویی
سایه ی روی سرِ مردم ایران تویی
 
پس به تو از جانب خیل گداها سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
زائر تو… زائرِ … آل محمد شود
در حرمت مست از، باده بی حد شود
کاش که روزی ما ، بارِ مجدد شود
هر که به قم آمده، زائر مشهد شود
 
دست به سینه دهد بر تو و آقا سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
دور ز دلبر شدی…نه… که مقرب شدی
از میِ هجران او بسکه لبالب شدی
در پیِ او رفتی و، روز شدی شب شدی
دور رضا گشتی و یک تنه زینب شدی
 
آینه ی حضرت زینب کبری. سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
زینب کبری شدی، چشم شدی تر شدی
شمع شدی…آب از هجر برادر شدی
نامه او خواندی وبال شدی پر شدی
لیلیِ آواره ی ، دیدن دلبر شدی
 
تا که زقم آمدند، در پیِ تو با سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
قم به تو تعظیم کرد، برتوجسارت نشد
محمل تو پرده داشت، نور…زیارت نشد
پای تو گل ریختند، خیمه که غارت نشد
روزی تو از سفر ، رنج اسارت نشد
 
بر تو وآن بانوی زخمی و تنها سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
 
عمه تو پیر شد، بسته به زنجیر شد
زود به مقتل رسید، حیف کمی دیر شد
سر…که جداشد زتن، جنگ نفس گیر شد
از قِبَل سنگ ها… آینه تکثیر شد
 
آه چه آمد سرِ زینب علیها سلام
خواهرشاه رئوف،دختر موسی سلام
شب را به پایان می رساند طلعت نورت
خورشید عالم خلق شد از برکت نورت
از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت
جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت
 
روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند
ما را غلام “حضرت معصومه جان ” خواندند
 
تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی
آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی
یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی
تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی
 
دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم
خیلی به زهرا رفته خلق و خویَت ای خانم
 
در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن
مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن
“آموزگار حضرت مریم”..،تَکَلُّم کن
جان رضا ما را فقیر “مشهد” و “قُم” کن
 
هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد
جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر شد
 
ای ماه‌تابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید
ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید
باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید
تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید
 
لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد
چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد
 
داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم
بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم
دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم…
آخر شما را می کُشَد این حالت درهم
 
از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده
با یا “رضایَت” اهل قُم هم گریه می کرده
 
فصل خزان و روزگاری زرد آخر سر…
هجران و زهرتلخ و آهی سرد آخر سر…
داغ‌برادر..،داغ بابا..،درد..،آخر سر…
این ها تو را از پای درآورد آخرسر
 
سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است
سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است
 
آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی
مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی
تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی
در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی
 
شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز
الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز
 
آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز
پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز
چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز
بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز
 
سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم
از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم
 
آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟
تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟
اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟
خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟
 
با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟
راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟
 
زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد
زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد
زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد
زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد
 
این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه
از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه
باز هم این دل هوای زلف دلبر کرده است
گوشه چشم غزل های مرا تر کرده است
 
مُشک مضمونش فضای شعر را پر می کند
واژه ها را زمزم نامش مطهر کرده است
 
در شب میلاد او شوق ارادتمندها
این حرم را هم نفس با صبح محشر کرده است
 
پیش آن، خورشید عالمتاب غیر از ذره نیست
آسمان را نور این گنبد منور کرده است
 
از خراسان می وزد بوی مسیح اهل بیت
مریم این خاندان قم را معطر کرده است
 
شوره زار از فیض بارانش سراسر برکت است
کیمیای مهر او این خاک را زر کرده است
 
لذت پرواز کردن در هوای بام او
شهر من را لانهٔ آل پیمبر کرده است
 
از کبوترهای صحن او ندیدم جَلد تر
یک به یک را عشق صاحب خانه پرپر کرده است
 
حوریان، زوار او هستند و حوض آب را
قطره اشک فرشته حوض کوثر کرده است
 
دختر موسی عصا لازم ندارد، با نگاه
رود نزدیک حرم را نیل دیگر کرده است
 
می تواند غرق مستی باشد و “بهجت” شود
هر که شب را گوشه میخانه اش سر کرده است
 
نام ایوان نجف را بر لب مشتاق ها
جلوه ایوان آئینه مکرر کرده است
 
می برد باد صبا پای ضریحش، هر سحر
آن دلی را که هوای قبر مادر کرده است
 
عشق فرزندان او این سرزمین را قرن ها است
ریزه خوار سفرهٔ موسی بن جعفر کرده است
 
خواب دیدم لحظهٔ مرگ مرا، پروردگار
بین آغوش ضریح او مقدر کرده است
طی شد شب هجران و مبارک سحر آمد
مژده بده ای دل که صبا خوش خبر آمد
در گلشن دین باز گل یاس در آمد
بانوی قم آمد ، غم عالم به سر آمد
 
درد همگان باز نگفته شده درمان
آمد به جهان ، جان ِ علی جان ِ خراسان
 
یک بار دگر سوره کوثر شده معنا
فریادرس هر لب ِ تشنه شده دریا
ای حیدریون فاطمه برگشت به دنیا
تا کور شود هر که بُوَد دشمن مولا
 
ای مردم عالم پس ازین عرش نشینید
از فاطمه هر چیز شنیدید ، ببینید
 
ماییم همه ملت ایران ِ کریمه
هستیم کنیزان و غلامان کریمه
در سفره ی ما هست فقط نان کریمه
موریم ولی مور سلیمان ِ کریمه
 
هر قدر جهان رنگ عوض کرد به کَرّات
جز لطف ندیدیم ازین عمه سادات
 
او کیست که صاحب نفسانند گدایش
او کیست که معصوم کُنَد جان به فدایش
والله فقط کار ائمه است ثنایش
جمع ِ حرم آل کسا صحن و سرایش
 
چون کعبه بُوَد عزت این روضه ی رضوان
این فخر بهشت است که قم گشته در ِ آن
 
ای فاطمه ی فاطمه ای بانوی جنت
دلبسته ی دار الکرمت اهل کرامت
دارند بزرگان ز تو امّید شفاعت
ای مفتخر از پیر غلامی ِ تو بهجت
 
قم مرد خدا دیده چه بسیار ، چه بسیار
شیعه چه قَدَر هست به این شهر بدهکار
 
بر سینه که مثل تو زده سنگ رضا را
آوازه ی عشق تو گرفته همه جا را
کوتاهی عمر ِ تو بر افراشت وفا را
رفتی تو ره ِ زینب ِ شاه ِ شهدا را
 
مانند عقیله تو وفادارترینی
بر یوسف مشهد تو خریدار ترینی
 
من گرچه بَدَم سائل درگاه شمایم
گردیده قم و مشهدتان سعی و صفایم
بی نان و نوایم نه تویی نان و نوایم
من بنده ی سلطان معین الضعفایم
 
بانو چو گذشته بده رنگی به حنایم
بیچاره شدم ، دیر شده کرببلایم
ماه ذی القعده و دلم امشب
میلِ پرواز تا خدا دارد
می روم سمت مقصدی روشن
از مسیری که نور می بارد
 
ماهِ احساس و شور این ماه است
ماهِ فیض و سرور و مهمانی
گاه حال و هوای قم داریم
گاه شوقِ شبِ خراسانی
 
یک دهه با کریمه مأنوسیم
یک دهه با رئوف هم کاسه
غرق لطف و کرامتِ عشقیم
دائماً با زیارت خاصه
 
اول ماه را روایت کن
با احادیث و شعر و منظومه
اهل قم را بشارتی باید..
مژده مژده رسیده معصومه
 
شب میلاد دختر موسی
آسمان هم دلش هوایی بود
دامن نجمه غرق نور شده
خاک از انوار او طلایی بود
 
شد مدینه پر از شعف امشب
تو بگو باز کوثر آورده ست
نام او فاطمه ست پس حتما
نجمه زهرای دیگر آورده ست
 
با وقار و متین و عالمه است
ارث زینب به او رسیده، بَلی..
در روایت نوشته اند او را
راوی غصه ی غدیرِ علی
 
هر که آورده نامه و حاجت..
..پیش او، بی جواب و رَد نشده
گفته موسی فدای او پدرش
چون جوابش نمی شود نشده
 
دختر و خواهر امام است این
نورِ چشمی و عمه ی سادات
مدح او بر نیامده از ما
مدح او آمده به هر آیات
 
آمد و آمد و رسید به قم
از گل اَشکش آب قم شد شور
قم نه ایران گرفت نور از او..
با حضورش درونِ بیت النور
 
به چه صحن و چه مرقدی دارد
به چه ایوان طلای زیبایی
رو به رویش علی علی گویم
یادِ ایوانْ طلای مولایی
 
دورِ او پُر زِ عالِم و عابد
دورِ او چون ستاره می بارد
هر که رفته به صحن آئینه
گفته که عطر حیدری دارد
 
نام او فاطمه ست حق دارم
شعر خود را سوی نجف بکشم
تا بگیرم برات از خانوم
باید اینجا دوباره صف بکشم
 
ما همیشه رسیده ایم اینجا
تا زِ دختر به مادرش برسیم
قم شده شهر عش آل رسول
تا به زهرای اطهرش برسیم
 
می رسد کار ما به آنجا که
تا دخیل ضریح او باشیم
یا که در پای پنجره فولاد
یادِ مشهد به گفتگو باشیم
 
ما گدایان دختر موسی
ما گدایان دست سلطانیم
نه به ذی القعده و صفر، اصلاً
کل سال عاشق رضا جانیم
 
از کریمه کرامتی داریم
از رئوف عرض حاجتی خواهیم
ما از این خواهر و برادر هم
اربعین یک زیارتی خواهیم
 
قم به حاجات خود رسیده ولی
می روم مشهدِ امام رضا
تا که امضا کند امام رئوف
جان معصومه، برگِ کرببلا
 
یک دهه از کرامت و احسان
اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم
دست من را رسان به ماهِ حسین
غیر از این حاجتی نمی خواهم
 
ملتمس بر نگاهِ معصومه
ملتمس بر نگاهِ سلطانم
شاعرم شاعرِ قم و مشهد
بی عبا هم براش میخوانم
خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش
بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش
طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است
ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش
قرب ما گوشه نشینان به نوازش نکشید
گریه کردیم سحر، موقع دلداری خویش
برو سجاده ی ما را بتکان، مِی بردار
بسکه مستیم در این میکده با زاری خویش
 
وسط حلقه ی عشاق، زمینگیر شدیم
خوب شد بین گداهای حرم پیر شدیم
 
خاکِ ویرانِ زمین عالم بالا شده است
راهِ معراج همه خانه ی موسی شده است
می کشانند عقب قافله تا عرش، مرا
طورِ موسی همه اش جلوه ی زهرا شده است
دختر فاطمه در اصل، خودش فاطمه است
بی جهت نیست که معصومه ی بابا شده است
خواهری آمده تا دل ز برادر ببرد
آنکه با اذن رضا آبروی ما شده است
 
مات او گنبد و گلدسته و ایوانِ طلاست
ذات او جلوه ای از پنج تن آل عباست
 
بین ما زمزمه و حال دعایش پیچید
در محله، خبر لطف و عطایش پیچید
بیشتر گرم طوافش که شدم فهمیدم
دور و اطراف ضریح، اسم خدایش پیچید
خِیریّت داشت بماند، نرود جای دگر
وسط کوچه اگر پای گدایش پیچید
خوب شد درد مریضی که به پایش افتاد
خوب تر شد که رضا نسخه برایش پیچید
 
جای ما امن شده تا به تلاطم نخوریم
بهتر این است که از کنج حرم جُم نخوریم
 
خاک، زر می شود از یک نظر رهگذرش
آمدم سجده کنم باز روی خاک درش
وقت و بی وقت، چرا درب حرم را نزنم
حرجی نیست به دیوانه اگر زد به سرش
با گنهکاری خود آمدم و راهم داد
باز شرمندهء زهرا شده ام بیشترش
آه ای بادصبا آه دلم تنگ شده
حاجتم را برسان دست ضریح پدرش
 
شدنی نیست بگیرد دل ساقی ز کسی
شدنی نیست نگیرند سراغی ز کسی
 
خواهری سوخت ولی مضطر و رنجیده نشد
وسط معرکه ها بال و پرش چیده نشد
به سر و صورت و آن پوشیه اش دست نخورد
نور خورشید، نهان مانده و تابیده نشد
هرکسی دور و برش بود فقط محرم بود
نخی از معجر او دست کسی دیده نشد
 
محترم بود و سر کوچه و بازار نرفت
وسط بزم می و مجلس اغیار نرفت
عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است
عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است
عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است
 
“اشک” ،دارایی ما بوده که سرچشمه شدیم
از طفولیّتمان خادم معصومه شدیم
 
آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود
رود نوری است که درگیر تلاطم نشود
باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود
هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود…
 
“السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما”
السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما
 
چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد
جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد
سند فخر عجم تا به ابد امضا شد
تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد
 
آن زمینی که شده لانه ی جبریل”قُم” است
شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل”قُم” است
 
گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان
آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان
کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان
سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان
 
دومین شافعه ی محشر ما هستی تو
مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو
 
آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا
خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا
بانیِ دردِدل وادی طور بابا
به خداوند تویی سنگ صبور بابا
 
“به فداکِ…” مگر از آن لبِ تر می اُفتاد
هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد
 
انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو
جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو
می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو!
مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو
 
نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست
حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست
 
جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست
گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست
عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست
دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست
 
تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست
“چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست”
 
بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد
ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد
گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد
“یا رضاااا “داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد
 
زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن
بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن
 
کاش در حین قنوت سحرت یاد شوم
من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم
چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم
مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم
 
چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی
به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی!
 
خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد
چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد
مشهدش”حیدر” و قم “حضرت زهرا” دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد
 
شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست
شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست
 
بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی
ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی
معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی
 
آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام
شوق نماز شکر پدرها چه محشر است
وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است
دختر چه دختریست کریمه مطهر است
در یک کلام مظهر الله اکبر است.
 
ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است
 
بار دگر نشسته به منظور دیگری
موسای دیگری وسط طور دیگری
تابیده شد به عرش خدا نور دیگری
زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری
 
خیر کثیر خانه باباست کوثر است
 
لولاک آمدست برای دو فاطمه
پیغمبران شدند گدای دو فاطمه
عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه
ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه
 
معصومه مثل مادر خود از همه سر است
 
نشنیده اند از لب او جز رضا رضا
دارد تپش تپش دل او یک صدا…رضا
طوری دل کریمه گره خورده با رضا
وابسته اش شدست دراین سالها رضا
 
خواهر نگو که دارو و ندار برادر است
 
آمد به قم رسید گلستان درست کرد
چادر تکاند رحمت باران درست کرد
چه جنتی میان بیابان درست کرد
نوکر برای حضرت سلطان درست کرد
 
بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است
 
جاده به جاده پشت سر یار راه رفت
بیمار بود با تن تبدار راه رفت
شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت
در یک مسیر راحت و هموار راه رفت
 
این شان واقعی نوامیس حیدر است
 
پادرد میکشید ولی خون جگر نبود نبود
با مست های بی سرو پا همسفر نبود
آزرده از شلوغی بین گذر نبود
یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود.
 
حالا گریز روضه به یک جای دیگر است
 
آنجا که آفتاب بدون حجاب بود
رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود
پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود
درآن میانه صحبت بزم شراب بود
 
بازین چه شورش است که هردیده ای تر است
گیتی دوباره هدیه ای از ذوالکرم گرفت
زیباترین نگارِ دو دنیا قدم گرفت
 
یاسی دگر ز عترتِ طه رسیده است
آیینه ای ز حضرت زهرا رسیده است
 
آمد کسی که معدنِ فضلِ مُکَرَّر است
گنجِ گران و زینتِ دریایِ حیدر است
 
جودش مثالِ کوه و درخشنده روی اوست
هر مرجعی زشیعه گدایی ز کوی اوست
 
از بس مُجَلَّل است و صِفاتَش مَفاخِر است
الکن شده زبان و زِ توصیف قاصِر است
 
او آمد و صفا همه جا را فرا گرفت
باید که نامِ اطهرِ او را طلا گرفت
 
صدیقه طاهره زکیه رحیمه شد
آری لَقَب گرفته و بی بی کریمه شد
 
روشن شد از جمالِ دل آرایش آسِمان
از برکت اش ببارد و روزیِ بی کران
 
دل را تو خانه اش کن و صد دسته گُل بزن
از دل تو تا به مرقدِ جانانه پُل بزن
 
سائل بگو که جشنِ (دل انگیزِ ) مَردُم است
میلادِ پُر ز برکتِ ریحانه ی قُم است
 
گُل ریز عاشقانه شبِ جشنِ دلبر است
معصومه آمده گُلِ موسی ابن جعفر است
 
دُردانه ای رسیده که مانندِ اختر است
میلاد او یکی شده با روزِ دختر است
 
ماییم در کجا و نمی از مقامِ او
آیا شود؟ که قسمتِ ما کنجِ بامِ او
 
باید برای عاشقی اش مبتلا شویم
تاییدِ لطفِ شاهِ خراسان رضا شویم
 
حالا که با نگاه رضا ما گدا شدیم
از خادمین درگه آلِ عبا شدیم
 
مستانه باده از لبِ جامِ شعف بزن
نازِ قدومِ حضرتِ معصومه کف بزن
 
شُکرِ خدا بگو که مُحِبّانِ او شدیم
ما صاحبِ شرافت و با آبرو شدیم
ما از ازل فقط در این خانه را زدیم
جایی نرفته ایم و به این سمت آمدیم
دلداده ی کریمه ی آل محمدیم
یعنی گدای خواهر سلطان مشهدیم
 
حاجت به آستانه ی دیگر نمیبریم
ما ریزه خوار سفره ی موسی بن جعفریم
 
ماه آمده است خواهر خورشید را ببین
این نور فاطمی که درخشید را ببین
عید است روز آمدنش،عید را ببین
در سیره اش تجلی توحید را ببین
 
دست گره گشای دوعالم رسیده است
پایان شام تیره ی ماتم رسیده است
 
باید که ماه سر بگذارد به پای او
خورشید جابه جا شود از هر ندای او
آنکس که گفته حضرت کاظم برای او
این جمله عجیب که بابا فدای او
 
وقت شفاعت است که پرچم به دست اوست
روز حساب چشم دو عالم به دست اوست
 
نور از زمین به کل سماوات میدهد
بی بی کریمه ای ست که حاجات میدهد
باقم به ما مجال مباهات میدهد
از بس که بوی مادر سادات میدهد
 
از عطر فاطمه حرم اومعطر است
صحن و سرای او حرم امن مادر است
 
عفت به اوج میرسد از بال چادرش
حجب و حیاست طرحی از اشکال چادرش
آیات نور میشود احوال چادرش
بوده است مثل فاطمه منوال چادرش
 
از نسل سیدالشهدابنت مجتبی ست
آرامش و قرار دل حضرت رضاست
 
از لطف اوست سفره ی نان باز میشود
قفل هزار مشکلمان باز میشود
از شهر اوست بخت جهان باز میشود
از قم سه در به سمت جنان باز میشود
 
مهرش درون سینه ی مردم نشسته است
باغ بهشت گوشه ای از قم نشسته است
 
در لحظه ی کرامت اوعالمی فقیر
بر حسن خلق فاطمی اش عرشیان اسیر
راه بهشت میگذرد از همین مسیر
ازخانه اش رسیده بهاران به زمهریر
 
حوا و هاجرند در این خانه خادمه
بانوی خانه کیست تجلای فاطمه
 
معصومه فاطمه است دلیلم کمال اوست
آیینه ی پیمبروزهرا جمال اوست
مریم هرآنچه هست به واقع مثال اوست
ایمان آسیه جلوات جلال اوست
 
خیر کثیر و اوج کرامت رسیده است
این عالمه به علم امامت رسیده است….
دری از عشق به روی دل مستان وا شد
پهنه ی عرش به یک جلوه ی حق زیبا شد
باز در جام ولایت مِیِ دیگر جوشید
خوش به حال دلِ هر دلشده ی شیدا شد
سوره ای پر برکت آمد و نازل گردید
که به تفسیر خدا جمله ی اعطینا شد
عوض چلّه نشینی همه مشتاقان
جَلوات رُخ کوثر صفتی پیدا شد
چون رضا داشت به دل شوق جمال مادر
خواهری داد به او حق که خود زهرا شد
 
مژده ای باده کشان باده لبالب آمد
باز یک فاطمه یا حضرت زینب آمد
 
طور شد خانه ی موسی ز ظهورش امشب
روز شد شب ، ز رُخ غرقه ی نورش امشب
قُذّو ابصارکم از هر طرفی می آید
به زمین تا برسد وقت عبورش امشب
پسری نیست که هم کُفو و طرازش بشود
مدعی را بنما زنده به گورش امشب
روزی عالم امکان بخداوند بُوَد
لقمهء کوچکی از نان تنورش امشب
فاطمه نام قشنگی است به او می آید
میکند حق به شجرنامه صدورش امشب
 
نام او در خور او باشد و در تقدیرش
سیرتش فاطمی و فاطمه در تصویرش
 
همه افلاک زمین خوردهء خاک قدمش
برتر از فنّ حساب است به خوبی رَقَمش
هر که شد مرجع تقلید طوافش کرده
هر که شد عالم دین رفته به زیر عَلَمَش
بوسه بر خاک مزارش بخدا شیرین است
نمک حضرت زهراست در آب حرمش
چشم جنّت به ره آمدن زُوّارش
همهء عشق رضا اوست ، مگیرید کَمش
هر کسی سجده به او کرد نگشته کافر
نکنیدش به جز عشق وِرا مُتّهمش
 
سجده بر خاک درش اهل کرم بگذارند
عرشیان خاک ورا بهر شفا بردارند
 
در حرم خانه ی او درد شفا میگیرد
زیر ایوان طلائیش دعا میگیرد
صد مسیحا به ضریح حرمش بسته دخیل
خضر از خادم او آب بقا میگیرد
درِ این خانه فقط قدر و بها میبخشند
سگ به کویش برود قدر و بها میگیرد
کعبه ی سنگ اگر جانب قم روی آرد
در حرم خانهء الله لقا میگیرد
هر کسی از درِ این خانه نصیبی دارد
خرّم آنست که یک کرب و بلا میگیرد
 
کاش هر ثانیه بودیم کنار حرمش
کاش میشد که بگردیم غبار حرمش
 
او کسی نیست که در ثانیه ها گم گردد
یا کسی نیست فقط تاج سر قم گردد
دختر آنست که دخت شه هفتم بشود
خواهر آنست که یار مه هشتم گردد
حیف باشد که چنین فاطمه ای غم بیند
یا که از هجر گرفتار تألّم گردد
اینکه غم نیست امان از اینکه در غربت
خواهری در غُل و زنجیر تجسّم گردد
غم همین است که زینب وسط کوفه و شام
سبب خنده ی بازاری مردم گردد
 
حق همین است که زینب بخدا سر شکند
سر به عشق سر بشکسته ی دلبر شکند
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری