ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار وفات حضرت معصومه بهمراه صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
هوای سوریه کردی برو قمْ زینبِ ایران
هوای کربلا کردی برو تا مشهدِ سلطان
 
دمشق و کربلا را ما در ایران توامان داریم
رضای ما حسین ماست و معصومه ، زینب جان
 
به ما موسی بن جعفر لطف کرده که مسلمانیم
که پای ملت حیدر نشسته ملت سلمان
 
والحق والانصاف آبروی ما کجا ، کوفه ؟
کجا گفتند تشنه مانده در ایرانمان مهمان ؟
 
کجا فریاد تشنه رفت بالا تا دل عیوق ؟
کجا دیو و ددی سیراب بود و خسته ای عطشان ؟
 
کسی نشنید در گودال اصلا دادِ زینب را :
که با وجدانِ ما افتاده گیرِ شمرِ بی وجدان
 
در ایران زیر پای ناقه ی معصومه گُل بوده
ولی در شام سُر بوده مسیر راه معصومان
 
کسی بر محمل معصومه خاکستر نمیریزد
ولی سنگِ سرِ بام است حرف شام و نامردان
 
به حال زینب و معصومه وقتی میکنی دقت
تفاوت بس که اینجا هست هر چشمی شود گریان
 
دوتا بنت الامام اند و دوتا بنت ولی الله
یکی از طرز استقبالْ ، شاد و دیگری نالان
 
خدایا هر دوتا اُخت الامام اند و عجب دارد
که این خواهر به بیت النور رفت و آن یکی زندان
 
ندیده چشم معصومه سری را بر سرِ نیزه
ولی دیده است زینب ضربه های چوبْ بر دندان
 
ندیده هر چه را معصومه در قم دیده زینبْ شام
به نی خورشید را خونی به شاخه ماهـ ـی آویزان
 
اگر چه بوده ام دلتنگ قرآن خواندنت اما
ببین خونی شدی بس کن ، نخوان قرآن نخوان قرآن
فاطمه ای کوثر موسای عشق
صاحب هر رتبه والای عشق
 
با تو شود فاطمی احساس ها
پاک تر از بوی گل یاس ها
 
جلوه کند نور ، ز سیمای تو
مظهر توحید ، مُصلّای تو
 
معرفتُ الله ، نَمِ باده ات
سایه عرش است به سجاده ات
 
غرق سکوت است تمام فَلک
ذکر قنوت تو دعای مَلک
 
حضرت حق محو عباداتِ تو
منتظر وقت مناجات ِ تو
 
چادرت از بالِ مَلَک ناز تر
سفره ات از عرض و سما ، باز تر
 
ریزه خور خوان تو کون و مکان
وسعت احسان تو هفت آسمان
 
صد چو سلیمان به حریمت گُم است
مرکز فرمانِ تو شهر قم است
 
هرکه به دستانِ تو تایید شد
پیرِ زمان ، مرجعِ تقلید شد
 
« روح عبادات سلام علیک
عمه سادات سلام علیک »
 
شاهِ خراسان شده دلبسته ات
قائمه عرش ، دو گلدسته ات
 
ای که پدر بوده تو را دست ، بوس
عاشق تو حضرت سلطانِ طوس
 
مدح تو بر روی زبان پدر
ذکر« فِداها» به لبان پدر
 
ای که ز طفلی ز بلا سوختی
چشم به راهِ پدرت دوختی
 
حسرت لبهای تو بوسیدنش
آروزی هر شب تو دیدنش
 
غم به روی غم ، سرت آورده اند
تا خبرش را بَرَت آورده اند
 
بعد پدر گریه شده کار تو
دستِ رضا بوده نگهدار تو
 
ذکر لبان تو رضا بود و بس
راحتِ جان تو رضا بود و بس
 
دیدنِ او کاشفِ هر کرب تو
بسته به لبخند رضا قلب تو
 
وای از آن روز که دلها شکست
رشته دیدار تو با او گُسست
 
قلب تو از هرچه که ترسید ، شد
یارِ تو از پیش تو تبعید شد
 
چاره تو صبر به لوحِ قضا
قاتلِ تو مدینه بی رضا
 
در همه شب دیده به ره دوختی
یاد رضا ناله زدی سوختی
 
تاغم یکساله به پایان رسید
لحظه به لحظه به لبت جان رسید
 
نامه ای از یار به دستت رسید
نامه نگویم همه هستت رسید
 
دلخوشی ات دستخط یار شد
حاجت تو دیدن دلدار شد
 
بال و پرِ بسته تو باز شد
ناقه سواریِّ تو آغاز شد
 
تا ، رهِ تو جانب ساوه رسید
کامِ تو هم طعم مصیبت چشید
 
روزِ تو مانند شبِ تار شد
قافله خسته ات ، آزار شد
 
باهمه اینها به دلی داغدار
جانب قم قافله شد رهسپار
 
کَم نشده پرده ای از مَحملت
گَشته مدارا همه جا با دلت
 
زینب ِ آقای خراسان شدی
تاج سرِ مردم ایران شدی
 
گُل به سر و روی تو از بام ریخت
بر جگرم شعله غمِ شام ریخت
 
زینبِ قم ، تاجِ سرِ قافله
تو نشدی همسفرِ حرمله
 
زینبِ قم ، پیش دو چشم ِ ترت
دست نخورده به مویِ دلبرت
 
زینبِ قم ، دختِ علی پیر شد
گوشه گودال زمین گیر شد
 
زینبِ قم ، رأسِ جدا دیده ای؟!
نیزه به حلقومِ رضا دیده ای؟!
 
زینبِ قم ، دستِ تو دیده طناب ؟!
راهِ تو افتاده به بزمِ شراب؟!
 
زینبِ قم ، آبرو ریزی نشد
محضرتان حرفِ کنیزی نشد
 
زینبِ قم ، جانم اگر بر لب است
دردِ من از اسارتِ زینب است
 
عمه سادات گرفتار شد
ناقه نشین ، واردِ بازر شد
 
عمه سادات به چشمِ ترش
دید ، گِره خورده مویِ دلبرش
 
عمه سادات زمین گیر شد
تا که بریدند گلو ، پیر شد
 
عمه سادات غرورش شکست
نیزه به حلقوم حسینش نشست
 
عمه سادات به دستش طناب
دیده اش افتاد به بزمِ شراب
 
عمه سادات چه چیزی شنید
عصمتِ حق حرفِ کنیزی شنید
دل می برد ز دشت نسیم معطری
عطری که در کویر به پا کرده محشری
 
یک سو زمینِ تَب زده از هُرم آفتاب
دارد نسیم می وزد از سوی دیگری
 
آن جا ز راه دور می آید کریمه ای
آرام روی شانه ی صد حوری و پری
 
با برگ لاله ساخته پروانه محملی
با شاخه های سرو بنا کرده منبری
 
بر مقدمش سلام کن … ای سرزمین قم!
تو میزبان دختر موسی بن جعفری
 
دیروز شوره زار و کویری بدون آب
امروز از بهشت خدا با صفاتری
 
ریحانه ای که هر چه زمین گشت گرد خویش
پیدا نکرد لایق او کفو و همسری
 
فرزانه بانویی که به روز ازل خدا
با دست خویش داده به او تاج سروری
 
منزل به منزل آمده حالا به صد امید
دنبال رد پای غریبِ برادری
 
ای قاصد صبا! تو مگر چاره ای کنی
تا آرزو به دل نشود روز آخری
 
از بهر شادی دل هجران کشیده ای
پیغامی از غریب خراسان بیاوری
 
بانو! تویی که با همه ی غصه های خویش
سهمی ز داغ عمه ی سادات می بری
 
هر بار در حضور تو احساس می کنم
وا می شود به سمت من از آسمان دری
 
از خلق دل بریده ام… اما شنیده ام
این سر به زیرِ بی سر و پا را تو می خری…
ذکرت شفا ، داروی هر بیمار ، معصومه
وا کردی از کارم گره هر بار ، معصومه
قم شد در ایران نقطه ی پرگار معصومه
پیدا نشد مثلِ تو بی تکرار ، معصومه
 
باید که زد لطفِ شما را جار ، معصومه
 
شکرِ خدا لبهایمان یا فاطمه دارد
شکرِ خدا که کشورِ ما فاطمه دارد
هر آنچه دارد با علی ، با فاطمه دارد
اینجا بهشتِ ما شده تا فاطمه دارد
 
با تو شده روزیِ ما بسیار معصومه
 
خاکِ گلستانِ شما ، گرد و غبار هستم
خسته از این آلودگی و روزگار هستم
وقتی دلم خیلی گرفته بی قرار هستم
یا سوی مشهد یا سوی قم رهسپار هستم
 
یا با رضا یا با تو دارم کار ، معصومه
 
خوب است حال هر که شد مهمانِ صحنِ تو
خورد هر کسی نانِ رضا را ، نانِ صحنِ تو
مِنّا شده هر کس که شد سلمانِ صحنِ تو
عطرِ مدینه می دهد ایوانِ صحنِ تو
 
اینجاست جای حیدرِ کرار معصومه
 
آقا شده هر کس که افتاده به پای تو
هستی کریمه ، خوش به حالِ هر گدای تو
گرچه به هجران شد کشیده ماجرای تو
شکرِ خدا مانندِ زهرا روضه های تو
 
ربطی ندارد با در و دیوار ، معصومه
 
هجران اگرچه با رضا و با تواَم بد کرد
کس که نبسته راه بر تو یا نگفت برگرد
بانو شده که پا شَوید از خوابِ خوش با درد؟
تو که ندیدی کوچه ای تنگ و چهل نامرد
 
یک زن کجا با لشگری پیکار ، معصومه
 
دور و بر تو نیست مُشتی بی حیا بانو
بسته نشد بال و پرت در کوچه ها بانو
خاکی نشد چادر سیاهت زیرِ پا بانو
شکرِ خدا سیلی نخوردی بی هوا بانو
 
جسمت نبوده زخمیِ مسمار، معصومه
 
با دسته بسته در پیِ دلبر نرفتی که
با رَخت های پاره ، بی معجر نرفتی که
به دیدنِ طشتِ طلا و سر نرفتی که
دور از حُسینت بودی و دیگر نرفتی که
 
مانندِ زینب مجلسِ اغیار معصومه
 
تو که نبوسیدی میانِ قتلگاه حنجر
انگشتِ دلدارت نرفت همراهِ انگشتر
اینجا نه ضجر است و سنان، نه شمرِ خیره سر
اینجا شد استقبالِ تو با یاس و نیلوفر
 
زینب نبودی که سرِ بازار… معصومه
 
تو حنجرِ صد پاره ای بوسیده ای آیا؟
رختِ اسارت بر تنت پوشیده ای آیا؟
افتاده ای از ناقه و ترسیده ای آیا
بی گوشواره ، گوشِ پاره دیده ای آیا؟
 
شکرش ندیدی حلقه ی انظار معصومه…
ای بانویی، که راه تو جز قم نمی‌شود
قصدَت به غیرِ قبله‌ی هفتم نمی‌شود
 
ایران ز نورِ تو، حرمِ اهل‌بیت شد
در قلب ما، حریمِ شما گم نمی‌شود
 
تو آمدی و دین خدا، انتشار یافت
هر تربتی که کعبه‌ی مردم نمی‌شود
 
اصلاً بهشتِ ما، حرم باصفای توست
بی‌تو بهشت، غرق تنعم نمی‌شود
 
از روزیِ وفورِ کریمه ست، سفره‌ای…
بی خوشه‌ی طلائیِ گندم نمی‌شود
 
بی‌ نورِ تو، که تیرگیِ شب نمی‌رود
لب‌های فجر، وا به تبسم نمی‌شود
 
بی صبحِ روشنِ تو، طلوعی ز مِهر نیست
باغ و بهار، پُر ز ترنُّم نمی‌شود
 
در علم و حلم و معرفت و جود و خُلق و خوی
شهزاده ای، شبیهِ تو خانم نمی‌شود
 
ایران که تا به فتحِ ثریا رسیده است
بی‌تو مدارِ علم و تعلّم نمی‌شود
 
بی‌تو، ز بعدِ فاطمه و عمه زینبت…
معصومه ای دوباره‌، تجسم نمی‌شود
 
هرچند روز آمدنت، سوی شهر قم
راهت بدونِ درد و تألم نمی‌شود
 
کوفه شبیهِ قم، به عزیزان فاطمه
حتی به یک، سلام علیکم نمی‌شود
 
گرچه مسیرِ خواهرِ آزاده‌ی رضا
بی غصه و بلا و تهاجم نمی‌شود
 
هرگز به پیشِ دیده‌ی بارانیِ شما
جسمِ برادرت، هدف سُم نمی‌شود
 
اصلاً شبیهِ عمه‌ی مظلومه‌ات، سَرت…
با سنگِ شام و کوفه تصادم نمی‌شود
 
نامحرمی ز معجرتان، دَم نمی‌زند
غارت لباستان، به تلاطم نمی‌شود
 
حرف از کنیزی و سخن از بی‌مروّتی
با حضرتت، به اوجِ تخاصم نمی‌شود
 
راس امامِ تو، پیِ رفعِ اهانتی
در طشت زَر، بحال تکلم نمی‌شود
دختری از تبار فاطمه ها
همچنان ماه بهر شمسِ شموس
شد به شوق زیارت خورشید
از مدینه برون و راهی طوس
 
خواهری با هزار دست ، امید
پا به پا می رسید شهر به شهر
بین ره یک خبر به کذب شنید
که برادر شهید شد از زهر
 
در غم مهر ، مَه عزادار و
آسمان گشت بر سرش آوار
از دو چشمش چنان ستاره فشاند
تا که مَه بستری شد و بیمار
 
ماه شمسُ الشموس امری داشت
شیعیانی همه چو انجم را
گفت بانو نشان دهد بر من
دست تقدیر چون اجل ، قم را
 
قم حرمخانه ی امامان و
قم قدمگاه مصطفی باشد
سرزمین معارف قرآن
تا قیامت ز ابتدا باشد
 
اهل قم مرد و زن و پیر و جوان
همگی آمدند استقبال
هر یکی شاخه های گل در دست
و پر از عشق بر پیمبر و آل
 
دختری از سلاله ی زهرا
آمد و گشت خوب گلباران
وای بر قلب زینبی که شد از
آتش و سنگ و چوب گلباران
 
قلب مجروح دخت موسی داشت
مرهم از اشک مردم ایران
بود زینب وَ آن همه داغ و
کعب نی تازیانه زخم زبان
 
دو برادر شهید راه خدا
و دو خواهر شهیده ی ره شان
وَ«رئوفی» شود به هر دو جهان
روضه خوانی به پای درگه شان
این نغمه ها از عالم بالا می آید
با چه شکوهی دختر موسا می آید
دارد به سوی شهر قم زهرا می آید
معصومه دارد با برادرها می آید
 
صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است
 
ای خاک خشک قم ببین باران رسیده
روزی رسان سفره ی ایران رسیده
ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده
 
قربان چشمان تر و شب زنده دارش
جانم فدای آن غم و حال نزارش
 
گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد
بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد
او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد
از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد
 
در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید
مثل مدینه کوچه ی تنگی نمی دید
 
شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا…
شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا…
نشکست هر دو زیور او مثل زهرا
خونی نمی شد بستر او مثل زهرا
 
داغی مگر بر سینه ی او ماند اصلاً
از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً
 
میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای
 
این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده
دامان این آتش به خیمه هم رسیده
 
باید به استقبال این غم، سال ها رفت
زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت
خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت
دست حرامی ها به سوی شال ها رفت
 
می زد میان کوچه ها فریاد زینب
هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب
باز هم میشوم کبوترتان
زیر ِ این گنبدِ مُنَوَرتان
من نمک گیر ِسفره ات شده ام
دستِ خالی نرفتم از درتان
مادر ِ من کنیزتان بوده
پدرم نیز بوده نوکرتان
جایِ کرب و بلا و طوس و نجف
شده ام خاک بوس ِ محضرتان
ما عجم ها چقدر خوشبختیم
شده ایران مسیر آخرتان
اشک هایم دخیل میبندند
به ضریح ِ فرشته پرورتان
از ضریح ِ تو یاس میریزد
مثل ِ چادر نماز ِ مادرتان
چقَدَر از مدینه دور شدی
پایِ دلتنگی ِ برادرتان
خسته از راه دور آمده ای
خسته ای از فراق ِ دلبرتان
مثل ِ مادر خمیده ای اما
نگرفته به میخ ِ در پرتان
محملت پرده داشت شکر خدا
سایبان بوده بر رویِ سرتان
گرچه شد حمله بر عشیره ی تو
شکر, غارت نگشت زیورتان
در میان ِ هجوم درد نخورد
دست نامحرمی به معجرتان
 
شد خزان گرچه نو بهار شما
کم نشد لحظه ای از وقار شما
 
غُصه ی از همه بریدن تو
غم ِ رویِ رضا ندیدن تو
گرچه آواره گشته ای خانم
گرچه غم دارم از خمیدن تو
ناقه ات بین ازدحام نرفت
بی خطر بود این پریدن تو
چادرت زیر ِ چکمه گیر نکرد
لحظه یِ تلخ پر کشیدن تو
بی برادر میان کوچه ندید
پشت مرکب کسی دویدن تو
ثبت شد در جریده ی تاریخ
قصه های به قم رسیدن تو
 
آمدی شهر قم گلستان شد
پیش ِ پایت زمین گل افشان شد
 
شهر قم بر تو احترام گذاشت
پیش ِ رویت فقط سلام گذاشت
پیر ِ قوم و بزرگ مردم ِ قم
سر به پایِ تو چون غلام گذاشت
بهر ِ تو قم گذاشت سنگ تمام
کِی دگر سنگ رویِ بام گذاشت
کِی به قم دختر ِ ولی ِ خدا
پای در مجلس ِ عوام گذاشت
 
بهترین جای قم سرایت بود
کِی میان خرابه جایت بود
 
غم طفلی عزیز یادت هست
روضه ی پُر گریز یادت هست
دختری با سر پدر میگفت
آنهمه چشم هیز یادت هست
بر سر ِ غارتِ زنان ِ حرم
بین ِ دشمن ستیز یادت هست
وسط شعله ها مرا دیدی؟!
پابرهنه گریز یادت هست
ماجرای شراب یادم هست
ماجرای کنیز یادت هست؟!
معجر و گوشواره ام به کنار
غارتِ سینه ریز یادت هست
 
بدنم درد میکند بابا
دهنم درد میکند بابا
با وضو از دیده تر مینویسم فاطمه
مثل فضه مثل قنبر مینویسم فاطمه
باطن الله اکبر مینویسم فاطمه
هستی موسی بن جعفر مینویسم فاطمه
 
تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست
نور زهرا! صبر زینب !جمع در این فاطمه ست
 
حضرت معصومه ی طاهاست! عصمت را ببین
محملش نور است نور الله عزت را ببین
سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین
جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین
 
بین راه مشهد و قم ما کرم لازم شدیم
سائل خورشید و ماه حضرت کاظم شدیم!
 
خم شده در محضر بانو قد پیغمبران
ای فدای خواهری او تمام خواهران
مادری کرده رضا را خوبتر از مادران
اوست تا روزی رسان پس خوش بحال نوکران
 
هرزمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم
میل مشهد میکنم پا میشوم قم میروم
 
چندروزی هست تب دارد نگاهش بر در است
آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغر است
درد دوری از تمام درد و غم ها بدتر است
باز هم‌ یک فاطمه از درد بین بستر است
 
این‌چه غوغاییست یا رب که میان قم بپاست
این دم آخر به لبهایش رضا جانم رضاست
 
رفته بین هربیابان در هوای دلبرش
روی ناقه بین‌محمل سایبان دارد سرش
شکر! نامحرم ندیده هیچکس دوروبرش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
 
درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بی بی زخمی از خار مغیلان نیست نیست
 
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لب تشنه رضای خویش را بی سر ندید
دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید
غارت چادر ندید و غارت معجر ندید
 
عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود
بین آن نامردهای پست تنها مانده بود
آسمان گشته سیه پوش و مَلَک در زمزمه
باز مانده در غریبی یک علی بی فاطمه
 
باز از آه کسی عرش خدا لرزیده است
حضرت سلطان ایران داغ خواهر دیده است
 
دختری شد زود راهی مثل مادر ، آه آه
خواهری آمد به جان ، دور از برادر آه آه
 
باز هم یک فاطمه از دست دنیا سیر شد
آیه های غربت آل علی تفسیر شد
 
فاطمه ها آن قَدَر مهمان دنیا نیستند
فاطمه ها رو به روی فتنه ها می ایستند
 
فاطمه ها را غم مظلوم دوران می کشد
فاطمه ها را غریبی علی جان می کشد
 
مثل هم بودند اگر چه فاطمه های خدا
داشت اما قم فراوان با مدینه فرق ها
 
شهر قم با یا علی گویان سر ِ دعوا نداشت
شهر قم بر آبرویش چون مدینه پا نذاشت
 
با ستمکاران عالم قم ید ِ واحد نداشت
کوچه های تنگش اصلا قنفذ و خالد نداشت
 
شکر حق این فاطمه دیگر شبیه مادرش
قاتلانش را ندیده در کنار بسترش
 
روی او نیلوفری و چادرش خاکی نشد
هیچ کس از گریه ی روز و شبش شاکی نشد
 
کینه های بدر ، آتش در گلستانش نشد
ریسمانی مزد دستان ِ علی جانش نشد
 
ماه قم را کس ندیده در خسوف و در هلال
نیست در حالاتش اصلا حرف ِ “صارَت کَالخیال”
 
حضرت معصومه جز هجران ، غمی در دل نداشت
حضرت معصومه مردم چل نفر قاتل نداشت….
بانوان اهل قم با احترام
حلقه دور محمل بانو زدند
تا نلرزد قلب خاتون حجاز
مردها در محضرش زانو زدند
 
گرچه سرگرد دیار غربت است
ذره ای از شوکت او کم نشد
موقع وارد شدن در شهر قم
پشت دروازه معطل هم نشد
 
هم برادر هم برادرزاده اش
از مدینه از خراسان آمدند
تا که در غربت نماند بر زمین
موقع تدفین شتابان آمدند
 
کاش وقت دفن زینب هم کسی
از برادر زاده ها می آمدند
کاش عباس و حسین و قاسم و
اکبر از کرببلا می آمدند
 
هر چه باشد خواهر عباس بود
لحظه‌های احتضارش دوست‌داشت
جای بستر بردنش در آفتاب…
سر به زانوی حسینش می‌گذاشت
 
دست ها را روی سینه جمع کرد
یاد گودال و نفس های حسین
شکل قتل صبر مقتل جان سپرد
خواهر مظلوم و تنهای حسین
شب بود..،نور عرش خداوند دیده شد
فریاد ابرهای بهاری شنیده شد
باران به سمت پهنه ی ساحل کشیده شد
در جزر و مَدِّ عاطفه،عشق آفریده شد
 
امواجِ حاجتیم که غرقِ تلاطمیم
دلدادگان حضرت معصومه ی قُمیم
 
بالاترین عروج قنوتِ دعا،سلام
پنهان ترین تشرف جبریل‌ها،سلام
شوق توسلات سحرگاه‌ِ ما،سلام
ای قبله‌ی قیامِ امامِ رضا،سلام
 
ما حاجیان کعبه ی خواهر_برادریم
سجده‌گذار تُربت موسَی‌بن‌جعفریم
 
غم در شکوه شادی آئینه ها گم است
رزق شراب مستیِ ما پای این خُم است
میلِ کبوترانگیِ ما به گندم است
زیباترین مسافرتم، مشهد و قم است
 
این سعیِ پُر صفایِ گدا را زیاد کن
جان رضا زیارت ما را زیاد کن
 
فوّاره های صحن تو حظِّ وضوی ما
مِهرت همیشه آمده در جستجوی‌ ما
ای کاش یاکریم حرم بود..،قوی ما
بانو نگو..،بگو همه ی آبروی ما
 
نامت،حجاب روی سر دخترِ من است
ذکر رضا رضا شرفِ کشور من است
 
تا طفلِ مکتب تو به عالِم شبیه شد
دست هزار علم،دخیل ضریح شد
مشق پُر اشتباه شب ما،صحیح شد
هر مرجعی کنار تو نُطقش فصیح شد
 
حوزه؛نشانه‌ی هنر سروری توست
فخرِ طباطباییِ ما..،نوکری توست
 
از شوق وصلِ چشمه‌ی تو، جو شدن خوش است
مثل گلاب،در حرم‌ات،بو شدن خوش است
در دست خادمان تو،جارو شدن خوش است
در صحن آب و آینه آهو شدن خوش است
 
آهو نشد..،نشد..،تو بیا وُ ثواب کن
من را کبوتر حرم‌ات انتخاب کن
 
از برکت حضور تو دنیا ادامه داشت
امروز رفت و فرصت فردا ادامه داشت
در هیبت تو جلوه ی زهرا ادامه داشت
این “اشفعی لنا”ی لب ما ادامه داشت…
 
…تا در زمان حادثه ها مادری کنی
در حشر با شفاعت خود،محشری کنی
 
کم کم شروع واقعه ی اشک و آه شد
تب کردی و کرانه ی گیتی تباه شد
روز عَجم زمان غروبت..،سیاه شد
قم نه..،بگو تمام جهان بی پناه شد
 
سَم گرچه نای پرزدنت را نشانده است
امّا وقار ساحت تو حفظ مانده است
 
بالت نسوخت و پر تو لطمه‌ای ندید
در قم حریم معجر تو لطمه‌ای ندید
در طوس،شأن دلبر تو لطمه‌ای ندید
موی سر برادر تو لطمه‌ای ندید
 
وای از دَمی که خواهری از تَل نگاه کرد
یک مست..،نیزه واردِ حلقوم شاه کرد
خواهری جلوه ای ز دلبری است
خواهری ذات عشق پروری است
خواهری قصه ی پیمبری است
خواهری ماجرای دیگری است
 
مهر خواهر چو مهر مادری است
 
بارش از خانواده سنگین تر
سفره ی غصه هاش رنگین تر
دلش از دست داغ غمگین تر
گاهی از مادریست شیرین تر
 
لذتی که در اوج خواهری است
 
دل پرالتهاب خواهر شد
گریه و اضطراب خواهر شد
روضه ی بی حساب خواهر شد
وقت غم انتخاب خواهر شد
 
دم دکان غصه مشتری است
 
همه جا زینت امام رضاست
همدم خلوت امام رضاست
قصه ی غربت امام رضاست
زینب حضرت امام رضاست
 
خواهر خوب ، خوب یاوری است
 
آخرش از رضا جدا افتاد
گیر یک مشت بی خدا افتاد
اول ساوه او ز پا افتاد
یاد غمهای کربلا افتاد
 
درد معصومه بی برادری است
 
وارد قم که شد به عزت رفت
محملش با همه جلالت رفت
نه طلایش به باد غارت رفت
نه خودش مجلس جسارت رفت
 
از مصیبات عمه اش بری است
 
خواهری احترام می بیند
خواهری ازدحام می بیند
یک نفر التیام می بیند
یک نفر سنگ بام می بیند
 
این همه فرق نابرابری است
 
یک تنه درد ها به شانه کشید
آه احساس خواهرانه کشید
روی او زجر تازیانه کشید
شعله ی گریه اش زبانه کشید
 
لشکر گریه اش چه لشکری است
 
نفس سینه سوز و آه شده
ملجا خلق بی پناه شده
خواهر شاه زابراه شده
روز او چون تنش سیاه شده
 
جان به قربان او چه خواهری است
سلام ای دیار خدا باوران
موالی زهرا ، علی محوران
 
سلام ای قمی های مهمان نواز
ازین پس شما را منم چاره ساز
 
بهشت است این سرزمین بعد ازین
شود قم چو عرش برین بعد ازین
 
ندارید در دل دگر واهمه
خدا داده بر شهرتان فاطمه
 
قمی ها بدانید بیمه شدید
نمک گیر لطف کریمه شدید
 
شود دور از اینجا بلا تا ابد
رضایم رضا از شما تا ابد
 
سیاهی حرام است بر رویتان
جوادالائمه دعاگویتان
 
به قم داد اجازه ازین پس بتول
شود چون نجف ، مهد فقه و اصول
 
دو صد خیر و رحمت دهم بر شما
خمینی و بهجت دهم بر شما
 
در این شهر بدعت ندارد مرید
وحید خراسانی آید پدید
 
به یک گوشه زین خاک باب المراد
مزار رسول است و سید جواد
 
شده غرق حیرت زمین و زمان
مسلمان شمایید یا شامیان ؟!
 
شما نزد زهرا عزیزید عزیز
نخواندید ناموس دین را کنیز
 
اسیری نبردید آزاده را
خرابه نبردید شهزاده را
 
نه چشم کسی بود بر معجرم
نه از سنگ اینجا شکسته سرم
 
نه از ناقه خوردم زمین نیمه شب
نه از کعب نی جانم آمد به لب
 
نه شب سر به خشت بیابان نهم
نه با قاتلان پدر همرهم
 
نه خوانده مرا نا مسلمان یهود
نه غساله بینَد تنم را کبود
 
نه اینجا غریبانه دفنم کنند
نه در بین ویرانه دفنم کنند
 
چه خوب است که مجلس ختم من
شود روضه ی طفل دور از وطن
هرچه می خواهم میسر می شود،دیدار نَه
هرچه دنبال وصالم،می شود تکرار نه
فرصتی دیگر نمانده کاش می دیدم تو را
دل به فکر ماندن است و این تن بیمار نه
شد برایم تا خراسان آمدن فرض محال
هر چه می گردم تو اینجا نیستی اِنگار نه
روز و شب امید دارم تا که پیدایت کُنم
تابِ ماندن هست اما بی وجود یار نه
خوب شد زینب نبودم تا بِبوسم حنجرت
خوب شد زینب نبودم تا سرِ بازار… نه
 
خواهری در پای نیزه، دلبری بالای نی
می رود در حلقه ی نامحرمان هم پای نی
 
خواهر خورشیدم و از نور، دور اُفتاده ام
دخترِ مردِ کلیم، از طور دور افتاده ام
حال غیر از سوختن یا ساختن باید چه کرد
وقتی از دلدار خود این جور دور افتاده ام
گر بنای دیدن تو نیست ، چشم از دستِ زهر
چه ملالی هست گردد کور ،دورافتاده ام
باز ماندم از وصالت شد امیدم نا امید
مثل یک صید اسیر از شور دورافتاده ام
فرصتی دیگر نمانده لحظه های آخری
من سلامت می دهم از دور، دورافتاده ام
 
می روم ایکاش می شد این دل از تو با خبر
یا رضا هم دور از تو مانده ام هم از پدر
 
وقت رفتن نیست پیشم دلبر لیلای من
ساحل خشکیده ای شد این دل دریای من
مانده ام در غربت و جان می دهم دور از رضا
کس نباشد با خبر از غصه و غم های من
سال های سال دور از دختر و دور از پسر
چه کشیده کنج زندان بلا بابای من
گر نمی بینم خراسان و نمی بینم تو را
چه قَدَر خوب است به قم شد کشیده پای من
سایه ی بالاسرم دلتنگی ات با من چه کرد
یا رضا جان زندگی و هستی و دنیای من
 
منکه مثل زینب و چون فاطمه مظلومه ام
دختر موسی بن جعفر هستم و معصومه ام
 
 
مثل زینب نیستم اینجا کجا بزمِ شراب
مَردم اینجا کجا و مَردم شام خراب
مثل زینب نیستم من مادر و اُمِّ شهید
من علی اصغر ندادم نیستم جای رباب
مثل زینب نیستم ام المصائب نیستم
تا که غمهایم نگردد جا میان صد کتاب
مثل زینب نیستم که در پس بی معجری
با کمک از آستینِ پیرهن گیرم حجاب
مثل زینب نیستم تا در میان قتلگاه
بوسه گیرم از گلو و حنجری در خون خضاب
 
دخترم اما ندیدم من سری از تن جدا
دخترم اما ندیدم راس ، در طشتِ طلا…
غریب شهر خراسان بیا برادر من
ز دوری تو چکد خون،ز دیده ی تر من
 
ببین که یار تو بی یار و یاور افتاده
ببین که خواهر تو بین بستر افتاده
 
به روی سینه ی خود نامه ی تو را دارم
مدام زیر لبم ذکر یا رضا دارم
 
بیا که با تو بگویم ز درد و غم هایم
نمانده تاب و توانی به کل اعضایم
 
میان راه شکستند حرمتم ای یار
ولی به قم شده جبران غربتم ای یار
 
خدا گواست ندیدم بدی ز مردم قم
نچیده اند در این شهر،پشت در هیزم
 
سخن ز کینه و بغض علی در اینجا نیست
میان مردم اینجا غلاف اصلا نیست
 
به غیر گل به سر من کسی سری نزده
کسی به پهلوی من،تخته ی دری نزده
 
اگر چه داغ روی داغ دیده خواهر تو
ولی به دست حرامی ندیده ام سر تو
 
اگر چه سوخت دلم از هجوم درد و ستم
نبرده اند مرا بین جمع نامحرم
 
عزیز کرده ی ما که،اسیر سلسه نیست
جواب گریه ی من نیش خند حرمله نیست
 
مرا به شهر چه با احترام می بردند
عقیله را وسط ازدحام می بردند
تو بستر به سختی نفس میکِشی
تو این لحظه ها شکل مادر شدی
الان خوب حس میکنم واسه چی
تو زهرای موسی بن جعفر شدی
 
چقدر زوده پرپر شدن واسه تو
چقدر زوده واست خمیده شدن
شدی فاطمه تا که سهمت باشه
تو سِنّ جوونی شهیده شدن
 
چقدر داغ دیدی تو یک نصفه روز
با اینکه دلت هیچ طاقت نداشت
بازم شُکر که مثل زینب دیگه
تَـهِ داستانت اسارت داشت
 
شنیدن که داری میای سمت قم
برا پیشوازت همه اومدن
تا سایه ت رو حتی نبینه یه مرد
زَناشون همه دور تو صف زدن
 
زمین قم اون روز تو چشم خلق
گمونم که هم رتبه ی عرش بود
با فرشای با ارزش و قیمتی
مسیر عبور شما فرش بود
 
قم از کوفه و شام بیزار بود
که گل ریختن پیش پات مَردُمِش
تا موسی بن جعفر رو راضی کُنَن
چه ها که نکردن برات مَردُمِش
 
برات بهترین جای شهر قم و
قُرُق کرد مُوسیٰ بن خَزرج,که ما
نباشیم فردا خجالت زده
مثه کوفیا و مثه شامیا
 
شدی زینب ثانی امّا دیگه
خرابه نشینی نصیبت نشد
روی نیزه دیگه سر مَحرمات
قراره دل بی شکیبت نشد
 
تو هرجا که شیرخواره دیدی دلت
حسابی شکست عین خانوم رُباب
ولی دیگه با دست بسته نبُرد
تو رو هیچ کس توی بزم شراب ..
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری