ایها المظلوم-ayohalmazloom
ولادت-امام-هادی-علیه-السلام
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد
به نسل‌های بشر ذات پاک فطرت داد
 
زبان برای تشکر، دهان برای بیان
نفس برای حیات و بدن به قدرت داد
 
به عالَم از درِ توحید لطفِ بی حد کرد
به آدم از رهِ تکریم، حکمِ طاعت داد
 
 
هدایتِ همه با آیه های قرآنش
به خالصانِ درش هدیه ی نبوت داد
 
ز حبِّ آل محمد محبتش جاری 
به شیعیان علی نعمت ولایت داد
 
کمالِ عصمت خود را به فاطمه بخشید
تمام هستی خود را به آل عصمت داد
 
به افتخار نبی و علی به معصومین 
و نسل کوثریِ فاطمه امامت داد
 
پس از حسین و حسن تا علیٍُ الهادی 
علیِ چارمِ خود را به آل عترت داد
 
سخن ز حضرت ابنُ الجواد می گویم
همانکه حضرت حق، بیرقش ز نصرت داد
 
ز لطف خاصِ خداوندی اَش در این دوران
بدست هادیِ دین پرچم هدایت داد
 
پس از جواد به ابنُ الرضای دوم نیز
هزارویک سخنِ نغز و بحرِ حکمت داد
 
ولادتش شده بابُ الغدیر این آقا 
چقدر حضرت هادی به شیعه عزت داد
 
ز هشت سالگی اَش شد امامتَش آغاز
قیام او به همه عاشقان کرامت داد
 
قیام کرب و بلا را دوباره احیا کرد
بهای تازه ای از شوقِ بر زیارت داد
 
زیارتی ز غدیریه، جامعه، مبسوط 
ز نَصِّ خویش بدست تمام امت داد
 
مبارزات فراوانِ او همه تعلیم 
به شیعه با عملِ خیر، درس عبرت داد
 
چو از مدینه به تبعیدِ سامرا بُردند
به شیعیان، همه طرحی دراز مدت داد
 
شیوعِ نهضتِ نامه نگاری اَش زیباست 
قیامِ نرم، به یاران عجیب وحدت داد
 
منافقان به غیابش سعایتَش کردند
هزینه های زیادی از این سعایت داد
 
حرامیان حرمش را محاصره کردند 
ولی خدا به ولی اَش دوباره فرصت داد
 
هزار نقشه علیهِ امام ما چیدند
ولی مقاومتِ او بما بصیرت داد
 
دگر ز دشمنیِ دشمنان هَراسی نیست
زمامداریِ هادی به شیعه شوکت داد
 
هنوز هم حرم او دفاع می خواهد 
مدافعِ حرمش درس استقامت داد
 
دلِ امام زمان را بدست آوردند
به پیر و مرشد ما، حضرتش بشارت داد 
 
به رغمِ خصم، که آینده را برَد در بیم 
امام مژده ی آینده را به امت داد
 
فریب و فتنه و تحریم و خدعه و تهدید
به لطفِ حق به شما ابتکار و همّت داد
 
لباسِ جنگ به هر رنگ در بیاید، باز...
لباسِ رزم به تن کن که جنگ عزت داد 
 
اسیرِ سامره ی او همیشه در رزم است
به آن امید که شاید به ما شهادت داد
 
غریبِ سامره بود و عزیز زهرا بود 
هزار راه نشان در میان غربت داد
 
اهانتی که به بزم شراب بر او شد
پیام تازه بما در دلِ مصیبت داد
 
ز شعر خواندنِ خود، کاخ ظلم را لرزاند 
شبیهِ خطبه ی زینب، به خصم ذلّت داد
 
 
گریزِ روضه ی ما مجلس شرابِ یزید...
چگونه بود که دشمن به خویش جرأت داد
 
شکستنِ لب و دندان به  جای خود، اما
به دخترِ شهِ خوبان چگونه تهمت داد
 
ز بوسه ای که رباب از سرِ بریده گرفت
برای گریه به آل حسین مهلت داد
سلام بر قدمت یا مجیر یا هادی
فدای قامتت ای بی نظیر یا هادی
 
تو نوری و قد و بالای تو سراجِ منیر
سلام بر تو سراجُ المنیر یا هادی
 
زدی قدم چه مطهر درونِ خانه ی وحی
که آمدی تو میان حریر یا هادی
 
شکفت غنچه لبت با زیارتِ پدرت
به علمِ باطن و ما فِی الضمیر یا هادی
 
بجز ولایت تو نیست در جهان خبری
خبر تویی ز خدای خبیر یا هادی
 
جمالِ بی مثلِ تو مثالِ روی خداست
تویی تو صاحب مُلک و سریر یا هادی
 
 
علیِ چارمِ احمد! تویی امامِ هدی
درودِ ما بتو یَابنَ الامیر یا هادی
 
چو جده اَت ثمرِ جانِ مصطفی هستی
چو جدِ خویش نبی را وزیر یا هادی
 
شمیمِ رایحه ی جامعه کبیره، ز توست
تویی مُنادیِ شَانُ الکبیر یا هادی
 
علی است بابِ علومِ خدا، تو بابِ غدیر
امیدِ ما بتو بابُ الغدیر یا هادی
 
تویی که با هنرت در زیارت آوردی...
نَوَد دلیل برای غدیر یا هادی
 
اگر به آل محمد مدیحه ای باشد
تویی مولفِ آن بی نظیر یا هادی
 
قسم به معنیِ تفسیرِ روشنِ قرآن
تویی کلام خدا را سفیر یا هادی
 
مرادِ آیه ی قرآن به سوره ی کوثر!
تویی به فاطمه خیرِ کثیر یا هادی
 
شبیهِ یوسفِ آل علی، امام حسن
چقدر دلبری و دلپذیر یا هادی
 
به شاهراه هدایت، تویی حسینِ دگر
شدی مربیِ ما هر مسیر یا هادی
 
به ما تمامیِ رفتارهاری تو الگو
مرامِ توست به دلها امیر یا هادی
 
به احترامِ جوادالائمه بابایت
هماره با ادب و سربزیر یا هادی
 
پِیِ زخارفِ دنیا کمر نِمیبستی
که بود روحِ تو از غیر - سیر یا هادی
 
تو امتدادِ خدای غَنیِ بِالذاتی
و ما همه به سرایت فقیر یا هادی
 
به سجده گاهِ عبادت، ز شام تا به سحر
به بارگاهِ خدا مُستجیر یا هادی
 
اگر تو جلوه کنی بر دلِ محبانت
شوند خیلِ محبان بصیر یا هادی
 
سلامتِ دل و دینِ همه بدستِ شماست
نظر نما، نظری چشمگیر یا هادی
 
بلا بدور کن از هر دیارِ زهرایی
تویی به امتِ قرآن امیر یا هادی
 
به هیچ اهلِ دلی، فرق در ولایت نیست
تویی امامِ کبیر و صغیر یا هادی
 
دریغ هیچ نکردی ز یاریِ مظلوم
به دین مدافع و حق را نصیر یا هادی
 
چه نقشه ها که به تدبیر بَرمَلا کردی
در آن زمان و مکانِ خطیر یا هادی
 
به قعرِ برکه ی شیران بخاک می اُفتد
به احترامِ تو درّنده شیر یا هادی
 
برای خانه نشینیِ تو چه ها کردند
شدی ز کینه چو عمه اسیر یا هادی
 
نه تو اسیرِ سپاهِ ستمگران، بلکه
بدستِ تو متوکل اسیر یا هادی
 
 
به ابتکارِ تو این بس، که در دلِ تبعید
شدی معلمِ نسلِ غدیر یا هادی
 
جهادِ حصر، جهادِ بزرگمردان است
تویی بزرگ و عدویت حقیر یا هادی
 
به ما هم اذنِ جهادی بده که جان بازیم
چنان امامِ شجاع و دلیر یا هادی
 
به کربلا ، متوکل نَه هتکِ حرمت کرد
که زد به قلبِ تو بارانِ تیر یا هادی
 
سپاهِ منتقمان را بخوان، محرم شد
ظهور صاحبمان گشته دیر یا هادی
 
هنوز لشگرِ یارانِ باوفا داری
بخوان دعای فرج، یا مجیر یا هادی
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
 
بر لطف بى کرانۀ او بسته‌ایم دل
امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش
 
منت خداى را که به ما کرده مرحمت
توفیق برگزارى جشن ولادتش
 
تبریک باد بانوى کبرى سمانه را
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش
 
ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
 
این است آن امام که تقدیر ایزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش
 
این است آن امام که ذرات کائنات
اقرار کرده‌اند به جود و کرامتش
 
این است آن امام که در بِرکةُ السِّباع
شیران شوند رام و گذارند حرمتش
 
این است آن امام که از نقش پرده هم
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش
 
این است آن امام که دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش
 
سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش
 
آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى
چون سه علىِ دیگر باشد عبادتش
 
افزون ز ریگ‌هاى بیابان عطاى او
بیش از ستاره‌هاى درخشان فضیلتش
 
مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون نا امید کس نشود از عنایتش
 
گردیده‌ایم جمع به ذیل لواى او
افکنده‌ایم دست به دامان رحمتش
 
از آستان قدس رضا هدیه مى‌کنیم
آهِ دلى به غربت و اشکى به تربتش
 
از لطف آن امام، (مؤیِّد) مؤیَّد است
کو را نشان خدمت آل محمد است
آن‌شب مدینه غرق تجلاّی نور بود
 آیات نور در همه‌جا در ظهور بود
گـردون دوباره جلوه‌ی وادی طور بود
هرسو فرشته‌ای به فلک در عبور بود
 
آئینه‌ای ز نور خدا داشت شهر نور
گنجینه‌ای ز صدق و صفا داشت شهر نور
 
کروبیان به شوق قدومش صلا زدند
دم از فروغ چهره‌ی شمس الضحی زدند
با هرنفس که در ره صدق و صفا زدند
گم‌کرده‌گانِ راه وفا را صدا زدند
 
گفتند گر نشاط سماوات بی حد است
فصل ظهور هادی آل محمّد است
 
خیز و ببین سُلاله‌ی خیرالأنام را
آئینه‌ای زلال، زحُسن تمام را
دربر گرفته است امامی امام را
دادند بار عام تمام عوام را
 
دستی برآر و عیدی ازآن مقتدا بگیر!
از درگه جواد، جواز جزا بگیر!
 
او جلوه‌ی همیشه‌بهار ولایت است
خورشید تابناک سپهر هدایت است
چارم علی زآل رسول عنایت است
الطاف این امامِ مبین، بی نهایت است
 
ای تشنه‌کام! لب به لب کوثری بزن!
از چشمه‌ی کرامت او ساغری بزن!
 
آئینه‌ی نجابت گل‌های نور، اوست
فُلک نجات و گوهر دریای نور، اوست
مشعل فروز سینه‌ی سینای نور اوست
شمس هدایت همه، معنای نور، اوست
 
این انعکاس نور در آئینه‌ی خـداست
معنای نور آیه‌ی والشمس والضحاست
 
او را خدای عزّوُجل برگزیده است
بهر بشر امام هُدا آفریده است
وقتی دعای جامعه از او رسیده است
یعنی زلال وحی ازآن گل چکیده است
 
این کوثر همیشه زلالی که جاری است
هرگز خزان ندارد و دائم بهاری است
 
ایمان، شکوفه‌ای‌ست به گلزار جان او
تقوا، نشانه‌ای‌ست زحُسن بیان او
اخلاص، چشمه‌ای‌ست ز چشم روان او
ایثار، آیتی‌ست در عالم نشان او
 
قدرش اگرکه نامتناهی‌ست این امام
مجموعه‌ی صفات الهی‌ست این امام
 
این است آن امام که از نور باورش
ظلمت شده اسیر همیشه به محضرش
عطر حیات می‌دهد انفاس اطهرش
شیران نشسته‌اند همه در برابرش
 
در پای آن امام مبین سر نهاده‌اند
سر را به خاکبوسی دلبر نهاده‌اند
 
اشکی زشوق در قدم او فشانده‌ام
خود را به آستانه‌ی آن گُل کشانده‌ام
دل را به راه سامره‌ی او نشانده‌ام
من هرچه خواستم از او ستانده‌ام
 
این‌بار هم کرامت او را طلب کنم
بار دگر به درگهش عرض ادب کنم
 
ای واجب السّلام نثارت سلام من
شیرین شده زجام ولای تو کام من
نامت همیشه موج زند در کلام من
تو باخبر ز حال منی ای امام من
 
چشم «وفایی» است به بخشیدن شما
روز حساب دست من و دامن شما
گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی
دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی
 
نداشت طوطی جانم، هنوز لانه به جسمم
که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی
 
صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا
صفاست در حرم با صفای حضرت هادی
 
مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی
کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی
 
ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم
شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی
 
درندگان زمین التجا برند به سویش
پرندگان هوا در هوای حضرت هادی...
 
دلم که درد گناهش به احتضار کشانده
پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی
 
مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش
که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی
 
دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات
ملاحت سخن دلربای حضرت هادی
 
به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید
نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی
 
به عمرِ دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد
به لحظه‌ای که کنم جان فدای حضرت هادی
 
به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم
هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی
 
بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی
به ارزش سخن دلربای حضرت هادی
 
مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم
بود رضای خدا در رضای حضرت هادی...
خدا را شکر در حصنِ حصینم
به زیر سایه ی قرآن و دینم
 
خدا را شکر در وادیِ توحید
یکی از مسلمین و مومنینم
 
موحد هستم و عبدِ رسولم
ارادتمندِ ختم المرسلینم
 
غلامِ حضرت زهرای اطهر
به درگاهش فقیری راستینم
 
ز مولایم علی دارم ولایت
ز اَحبابِ امیرالمومنینم
 
حسن را با حسینش دوستارم
که نُه فرزندِ او حبلُ المتینم
 
یکی از نورِ چشمانِ حسین است
علیِ بنِ الجواد، آن نورِ عینم
 
علی، اِبنُ الرضای دومِ ماست
علیِ چارمِ دینِ مبینم
 
ولایت را از آن شمسِ ولایت
هدایت را ز هادی برگزینم
 
هدایتهای خاصه، دستِ هادی است
غدیر از او شده در ماء و طینم
 
روایاتش تمامی، معرفت زا
اَحادیثش تمامی، نصبُ العینم
 
مرامم، سنت است و سیره ی او
کلامم، نَصِ آن سلطانِ دینم
 
زیارتنامه هایش، درسِ مکتب
زیارت جامعه، رکنِ رکینم
 
کلاسِ درسِ رفتارِ وَزینَش
شده افکار و آرای وَزینم
 
به او غیب و عیان، فرقی ندارد
که در تبعید هم، باشد معینم
 
نگفته؛ حاجتِ دل را برآرَد
به لطفِ دور و نزدیکش قرینم
 
پناهِ بی پناهان است، هادی
امیدِ ناامیدان و اَمینم
 
دلش، حالِ دلم را خوب داند
که من دلشاد هستم، یا حزینم
 
اگر از من شود فارغ، فنایم
اگر در قلب بنشیند، مَتینم
 
اگر یک لحظه، رو گردانَد از من
نِشینَد دشمنِ من، در کمینم
 
دِژِ مستحکمِ من شد، ولایش
مکانِ قُربِ او، باشد مَکینم
 
به قِیدِ عسکری، نورِ دلِ او…
شده نامِ علی، نقشِ نگینم
 
علی را از علی، بشناختم من
هُوَالاَول، هُوَالآخر، یقینم
 
ستونِ دینِ من، هادیِ دین است
کزو برجاست، “نَعبُد نَستَعینم”
 
نَه گمراهم، که او دستم گرفته
نَه از ضالین، مُریدِ صالحینم
 
به مِهرش، حامیِ مظلوم هستم
به قَهرش نیز، خصمِ ظالمینم
 
به یُمنَش، از یَمَن دارم نشانه
زمان شاهد، که وارث بر زمینم
 
به نَصِ روشنِ آیاتِ قرآن…
که من همسنگرِ مستضعفینم
 
به فتحِ قدس، تیری در کمانم
برای فتحِ مکه، در کمینم
 
به خَطَّش، دشمنِ خطِ نفاقم
علیهِ جبهه ی مستکبرینم
 
امیرِ عدل و ایمان را چو بازو
مُبیرِ ناکثین و مارقینم
 
ولی را چون سلیمانی، مطیعم
که ایران را بخوانَد، اینچنینم:
 
همه ایران، سَرای آل زهراست
و من، سربازی از ایران زمینم
 
سَرای عسکریین است، اینجا
رضا، حبُ الوطن داده چنینم
 
حرم، هیهات گردد بی بصیرت
که من، دارای چشمی تیز بینم
 
دوباره؛ شخم میزد کربلا را…
اگر زینب نمیشد درسِ دینم
 
دوباره زینبِ کبری سپر شد
برون آمد خدا، از آستینم
 
وَاِلّا، کربلا از دست میرفت
و میشد چون فلسطین، سرزمینم
 
خدایا! مُلکِ ری، سنگین بها داد
شهیدِ کربلا، شاهد بر اینم
 
صدا زد؛ یارسولَ الله، بنگر
نشسته شمر، با چکمه، به سینه ام
 
حسینت از نفَس افتاد، جَدّاه!
و زینب شد اسیرِ مشرکینم
 
خدا را شکر، آمد هاله ی نور
به گِردِ دخترانِ مَه جبینم
 
ولی افسوس، در بزمِ حرامی…
کنیزک خواند دشمن، نازنینم
 
بیا مادر! چو خوانَم منتقم را…
تو گویی بر دعاها، آمینم
هم گریه ای و آب وضوی مکرّری
هم کوثری و جام و سبوی معطری
باید ترا بجویمت ای عشق اهل بیت
در امتداد پیچش گیسوی دلبری
بر خاک، سجده می کنم و مست میشوم
وقتی که باز میشود از آسمان دری
بسکه خراب باده شدم بین میکده
پایم نمی کشد بروم جای دیگری
 
دلداده و اسیرم و باب الجوادی ام
اهل همین محله و مهمان هادی ام
 
ابن الرضای دوم و عشق رضا رسید
دردانه ی سمانه و نور سما رسید
نامش علی و کنیه ی او هم ابوالحسن
نطقش؛ پیمبری که به وحی خدا رسید
خال لبش اشاره به توحید کعبه داشت
قدّ قصیده اش به قد ربّنا رسید
تقسیم شد محبت او بین کائنات
یک ذره از ولایت او هم به ما رسید
 
عالم فقیر و سائل دست کریم اوست
ایران گدای خانه ی عبدالعظیمِ اوست
 
روح بلند او به جنان پر کشیده بود
میلش به عرش و وادی دلبر کشیده بود
رفت از مدینه، سمت نجف، قبل سامرا
بسکه لبش، شراب علی سر کشیده بود
در قلب عرش، عشق خدا را برای خلق
از برکه ی غدیری حیدر کشیده بود
در “فُلکِ جَاری” از “لُجَجِ الغَامِرَه” که گفت،
حیدر به روی دست پیمبر کشیده بود
 
یعنی یقین کنید که دست خدا علی است
اصلاً کلید معرفت الله، یاعلی است
 
قربان لطف هادی و قربان سامرا
دیوانه ی نجف شده مهمان سامرا
من ریزه خوار لقمه ی سلطان مشهدم
پُر برکت است سفره ام از نان سامرا
جانم به درد و تاول پاهای زائران
در پیچ و تابِ کوچه خیابان سامرا
این اربعین اگر که شدی زائر حرم
یک شب بخواب گوشه ی ایوان سامرا
 
عمریست سامرا، حرمِ جانِ خسته هاست
آنجا که خانه ی پدری من و شماست
 
این کوره ی محبت مان گرم شد دمش
جانم به عشق! با همه ی حالِ درهمش
من را فقط یکی ببرد خیمه ی حسین
خیلی زمان نمانده بیاید محرمش
قسمت نشد به سر بزنم زیر قبّه اش
دعوت کنید گریه کنم زیر پرچمش
فکری برای این دلِ بیتاب من کنید
شش گوشه ی حسین مرا کُشته با غمش
 
نوکر، اگر حرم نرود خوار میشود
نوکر، بدون گریه گرفتار میشود
امشب بـشیـر از جانب حـیِّ تعـالی آمده          
گوید که یاسینی دگر از صُلب طاها آمده
یــا کــوثــری از  دامـن ام‌ابــیـهــا آمــده          
چـارم عـلی در مجـمع اولاد زهـرا آمده
از نـسل مصباح الـهـدی هـادی به دنـیا آمده
 
نور هدایت تـافـتـه هم در عـرب هم در عجـم
 
کهف التقی، بدرالشرف، نورالهدا، ابن‌الرضا          
رُخْ رحمة للعـالمین، هیبتْ علیِ مرتضی
قرآن از پا تا به سر، توحید از سر تا به پا          
هر دیده بر او یک حرم، هر دل بر او یک سامرا
هم وجـه ذات کـبـریـا، هـم نـجـل خـتم‌الانـبـیا
 
آیـیـنـۀ حُـسـنِ قَـدم، بـگـذاشـت در عـالـم قـدم
 
از آیۀ «اللهُ نور» افکـنـده گـل سیمای او          
نام دل‌آرایش علی، قـلب محـمّد جای او
در چشم عرش کبریا پیداست جای پای او          
دل، حج بجا آرد ولی در طوف سامرّای او
جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او
 
عالم اگر سائل شود در پیش بـذل اوست کم
 
چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش          
یعقوب‌هـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهـنش
نور الهـی در دلش، روح محمّـد در تنش          
قرآن، کتـاب منقـبت؛ مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جـامعه از منطق شور افکنش
 
بیـن زیـارات دگر، این جـامعـه گـشـته عَـلَـم
 
باغ بهشت من بُود صحن و سرای سامره          
مرغ دلـم دائـم زند پَر در هـوای سامره
تا چهره بگذارم شبی بر جای‌جای سامره          
سعی و صفا و مروه‌ام باشد صفای سامره
ای کاش یارب می‌شدم عمری گدای سامره
 
هرچند دائم خـویش را بـیـنـم کـنار آن حـرم
 
ای آفـتاب شهرِ دل، روی جهـان‌آرای تو          
ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو
روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو          
نور خدا می‌تابـد از سرداب سامرّای تو
دُر کـرامت ریخـتـه از لعـل گـوهـر زای تو
 
در زیر بارِ دِیـنِ تو پُـشت فـلک گردیده خَم
 
تو وجه حی داوری، یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا          
تو احمدی، تو حیدری، یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا
تو جسم ایمان را سری، یابن‌الجواد ابن‌الرضا          
تو روح را بال و پری، یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا
از هرچه گویم برتری، یابن‌الجواد ابن‌الرضا
 
چون می‌نگارم وصف تو، در دست می‌لرزد قلم
 
من عبد بی‌پا و سرم؛ اما سر و سرور تویی          
ساحل تویی، دریا تویی، کشتی تویی، لنگر تویی
گم‌گشتگان را تا ابد، هادی تویی، رهبر تویی          
علم و کمال و فضل را، گردون تویی، محور تویی
لب‌تشنگـانِ نور را، ساقی تویی، ساغـر تویی
 
باشد که از لطف و عطا جامی کنی برما کرم
 
تو هادی و با نور خود ما را هدایت می‌کنی          
تو دوستان خویش را مست ولایت می‌کنی
در گیرودار حشر هم، از ما حمایت می‌کنی          
بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت می‌کنی
بر ما عنایت نه، که لـطف بی‌نهـایت می‌کنی
 
ای وصف تو خیرالکلام، ای لطف تو خیرالنِعَم
 
ای داده ذات حق تو را بر خَلقِ عالم برتری          
جـِّد امـام منـتظـر! باب امـام عـسکری!
جوشد ز تیغ مهدی‌ات نور عدالت‌گستری          
از ما سراسر تیرگی، از تو همه روشنگری
میثم کند با مـدح تو پیـوسته گوهـر‌ پروری
 
باشد که جوشد مـدح تو از خـامۀ او دم‌به‌دم
بی قرارم فقط برای شما
صحن دل مملوّ از هوای شما
السلام علیک یا هادی 
در دل شیعه هست جای شما
با سلامی که محضرت دادم
می رسم صحن با صفای شما
در مسیر بهشت خواهم بود
همقدم پشت ردّ پای شما
نامتان آمد و شب میلاد
پرکشیدم به سامرای شما
پس بخوان آیه آیه جامعه را
تا بپیچد کمی صدای شما
ای جگرگوشه ی امام رضا 
راضی ام می کند رضای شما
 
ذکر باب المراد ما هستی
هادی بن جواد ما هستی
 
ای نوابخش بی نوایی ها
فصل لبخند همصدایی ها
بین ما فاصله چه بسیار است
خسته ام خسته از جدایی ها
بهترین وقت دل سپردن بود
لحظه ی سبز آشنایی ها
با خدایی و هر که دور از توست
گشته همرنگ بی خدایی ها
دست ما را بگیر و لطفی کن
تا که باشیم از فدایی ها
هر که همسایه با تو شد آسود
خوش به احوال سامرایی ها
زائر بی قرارتان نامش
رفته در جمع کربلایی ها
 
سامرا حکم عطر کربلا دارد
آب و خاکی پر از بها دارد
تا کتاب آفرینش باز شد               
عاشقی بال و پر پرواز شد
تا که قدری آب و خاک آدم شود       
 با دمِ هو یا علی اعجاز شد
عشق سهم هر کسی آنجا نبود   
 حکمت این موهبت چون راز شد
تا دل ما بسته  شد بر زلف عشق   
 درب‌های رحمت حق باز شد
ابتدای راه بود و اشتیاق               
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
 
با علی شد بر بشر نعمت تمام
عشق یعنی روی حیدر، والسلام
 
اندک اندک جمع مستان می رسند        
 در غدیر خم به جانان می رسند
العطش گویان پی ساقی عشق               
 پای این خُم، می پرستان میرسند
تا در آن برکه به  قربانش روند             
حاجیان از عید قربان می رسند 
از فلک شمس و قمر ها تا کنند           
 جشن حیدر را چراغان می رسند
کاش ما را هم علی مهمان کند           
 با کسانی که به ایشان میرسند 
 
هر که خواهد  تا غدیر خم رود
یک علی باید  هدایتگر شود
 
 
یک  علی که هادی این شادی است
یک علی که  هم نقی هم هادی است
 یک علی که جامعه دارد به لب 
لطف او عادات مادر زادی است
مهبط الوحیی که از انفاس او 
درمیان سینه ها آبادی است
کاش ما را هم اسیر او کنند
بند عشقش برتر از آزادی است
بانگاهش ما غدیری میشویم 
 بی گمان او هادی این وادی است 
 
السلام ای مظهر کهف الورا 
معدن رحمت امام سامرا 
 
آمدی و  شعله ثاقب  رسید 
عشق بر  دلها ز شش جانب رسید
بخت برگشته به دلها روی کرد
تیر مژگانت که بر حاجب رسید
چرخش چرخ و فلک را محوری
محفل پروانه را صاحب رسید
لافتی الا علی آمد  مگر 
که علی بن ابیطالب رسید
دیده واکردی صدا زد هاتفی
آیه های سجده ی واجب رسید
 
عطر و بویت  را بهاران گفته اند
مور کویت را سلیمان گفته اند
 
چشمهایت موضع پیغمبری
ابروانت ذوالفقار حیدری 
لشگر مژگانت ارکان البلاد
بانگاهت فاتح هر  کشوری
مظهر حیی که با یک گوشه چشم 
شیر را از پرده در می آوری
دعوت الحسناست خال روی تو 
عاشقان را اینچنین حج می بری 
 
با تو هر ویرنه ای آبادی است 
هرچه داریم از امام هادی است 
 
 
سامرایت ملجأ درماندگان
سفره ات از بی کران تا بی کران 
بارگاهت جنت روی زمین 
فرش های مرقدت هفت آسمان 
برنمی گردد گدایت نا امید 
هیچکس از تو ندارد این گمان 
دست‌های ما به سویت شد بلند 
دستگیری کن امام مهربان 
ای که ماندی دور از کرببلا 
لطف کن مارا به شش گوشه رسان 
 
ازتو میخواهیم امام سامرا
اربعین پای پیاده کربلا 
 
غصه غربت گلویت را فشرد
برگ عمرت  در خزان غم فسرد
نیمه ی شب بود و مویت شد سپید
بد دهانی زد به عمرت دستبرد
غربت ونیمه شب و بزم شراب
گرچه نتوان غصه هایت را شمرد
لب گشودی  مجلس غم شد به پا 
 خیزرانی برلبت اما نخورد 
خواهرت در بزم نامحرم نرفت
دخترت در گوشه ویران نمرد
 
غصه تو تعارف یک جام بود
داغ زینب کربلا تا شام بود
هرکه را آسمانی‌اش کردند
در نگاه تو فانی‌اش کردند
هر که عطر و بوی تو داشت
غرقِ در مهربانی‌اش کردند
در بهشت خدا محبّ تو را
لایق حکمرانی‌اش کردند
و سپس عاشق ولایت را
تا ابد جاودانی‌اش کردند
از سبوی تو هرکسی مِی زد
مست آئینه‌خوانی‌اش کردند
هر نبی را جدا جدا اوّل
پای درس تو فانی‌اش کردند
هرکسی را لیاقتی دادند
خرج دلبر، جوانی‌اش کردند
 
با نگاهت دوباره زنده شدیم
تو نظر کرده‌ای که بنده شدیم
 
عشق، سرمست دلربایی توست
عاشقِ جلوه‌ی خدایی توست
ریزه خوار قدیمی‌ات حاتم
شغل حاتم فقط گدایی توست
از نگاه تو کفر می‌لرزد
این همان ارث مرتضایی توست
از دم تو مسیح جان گیرد
لیک عیسی خودش فدایی توست
کربلایی، مدینه‌ای، حاجی‌ست
هر محبّی که سامرایی توست
 
مست جام توایم یا هادی
ما غلام توأیم یا هادی
 
دست خالی منم، کریم تویی
روح رحمان و یا رحیم تویی
فخر دارم به آسمان و زمین
چون امیر من از قدیم تویی
پیش دریای علم جاویدت
همه جاهل، فقط علیم تویی
عرش حق اعتبار دارد چون
ساکن کوی آن حریم تویی
بهر ایران بس است، استادِ
شاه عبدالعظیم تویی
تو کلیمُ اللَه از تبار علی
گفت موسی فقط کلیم تویی
کی شود شیعه‌ی شما گمراه؟
راه ایمانِ مستقیم تویی
 
با تو من تا خدا سفر کردم
با تو از لامکان گذر کردم
 
جامعه یک حدیث ناب تو بود
جامعه بهترین خطاب تو بود
هر سلامش معارفی کامل
این قدیمی‌ترین شراب تو بود
هست قرآن، کتاب ختم رسل
به خدا جامعه کتاب تو بود
جامعه کٌنهِ معرفت‌سازی‌ست
این زیارت در احتساب تو بود
پشت چشمان تو بُوَد خورشید
پس طلوع از پسِ نقاب تو بود
سحری من خدا خدا کردم
لحنِ لبیک حق، جواب تو بود
جامعه، نافله و عاشورا
از وصایای مستجاب تو بود
 
هادیِ فاطمه دعایم کن
متّقی در ره خدایم کن
 
هرکه در این سرا ولایت داشت
از ولای شما روایت داشت
هرکسی در مسیر ایمانش
به خدا از شما هدایت داشت
مورد لطف حضرت زهراست
دلت از هرکسی رضایت داشت
تا خدا رفت و رستگارش کرد
هرکه را چشم تو عنایت داشت
در مسیر عبورتان آقا
مَلَکی پَر به زیر پایت داشت
بهر بخشیدنِ تمام بشر
خاک پای شما کفایت داشت
دست خالی نرفته هرکس که
سفری سوی سامرایت داشت
 
طالب عزّت و سرورم من
با شما انعکاس نورم من
 
می‌رسد بوی حضرت هادی
عطر گیسوی حضرت هادی
قبله‌ی عاشقان و سرمستان
خَم ابروی حضرت هادی
شیر هم صید می‌شود بینِ
پیچشِ موی حضرت هادی
ماه شرمنده می‌شود نزدِ
رخ مَه‌روی حضرت هادی
در گلستانِ یار، شد مهدی
گلِ خوشبوی حضرت هادی
فخر دارد به باغ‌های بهشت
تربت کوی حضرت هادی
 
هرکه را فیض طاعتش دادند
می ناب شهادتش دادند
 
حرف تو حرف ناب ایمان است
همه‌اش آیه‌های قرآن است
آن ولایت که گفته‌ای آقا
مرکز ثقل آن در ایران است
انقلابِ ولاییِ ایران
همه از التفات جانان است
لقب شیعه‌ی حقیقی ِ تو
به خدا لایق شهیدان است
گشته بیدار امّت اسلام
این همان وعده‌ی امامان است
دشمنی با گناه و استکبار
پَر پرواز هر مسلمان است
هرکه تهدید می‌کند ما را
بی گمان در مسیر شیطان است
 
کاش می‌شد شهیدتان باشم
تا ابد رو سفیدتان باشم
 
گردش روزگار دست شماست
در خزان هم بهار دست شماست
من گرفتار سامرا هستم
اذن دیدار یار دست شماست
آبرو دارم از محبّت تو
هادیا، اعتبار دست شماست
ضرب شصتی نشان دشمن ده
یا علی ذوالفقار دست شماست
ای چهارم علی ز آل علی
کوثر خوشگوار دست شماست
بی‌قرارم تو التیامم ده
در دو عالم قرار دست شماست
شکر حق سائل شما هستم
روزیِ بی شمار دست شماست
 
من نمک گیر سفره‌ات هستم
از سبوی ولای تو مستم
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری