ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار شهادت مسلم ابن عقیل و صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد

دینی برای مردم ِکافر بیاور
همراه خود یک شبه ِ پیغمبر بیاور

کوفه برایت نقشه هایی شوم دارد
حالا که می آیی  بیا .!! یاور بیاور

قلب ِ تمام ِ شهر مثل ِ شب سیاه است
خورشیدِ من ! همراه خود اختر بیاور

اینجا هزاران مرد ِ جنگی در کمینند
دنبال خود هفتاد و یک لشکر بیاور

جای زن و بچه به همراهت اگر شد
مردان ِنیرومند و جنگاور بیاور

مشک اضافی بیشتر بردار حتما ً
در لشکرت عباس آب آور بیاور

خلخال ،النگو،گوشواره زیورآلات
از دست و پای دخترانت در بیاور

روز دهم داغ جوان وقتی که دیدی
رویِ عبا آلاله ی پرپر بیاور

وقتی جواب التماست شد سه شعبه
زیرِ عبا شش ماهه ی بی سر بیاور

در زیر جوشن، کهنه پیراهن به تن کن
چیزی برای قوم ِ غارتگر بیاور

ای رحمتُ للعالمین پهلو بگیر و
ما را به یاد پهلوی مادر بیاور

وقتی درون سینه جا خوش میکند تیر
از پشتِ خود، تیر سه شعبه در بیاور

هدیه برای ساربان کردی مهیا؟
یک  کیسه ی لبریز ِ انگشتر بیاور

قبل از تورم کردن ِ دست از سم ِّ اسب
در خیمه ها انگشترت را در بیاور

وقت عبور کاروان از سمت بازار
روبند و چادر ، جامه و معجر بیاور

مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
 
فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش
 
ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم می کنند همه در برابرش
 
حیرت برند اهل فضیلت به رتبه اش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش
 
مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش
 
نایب مناب یوسف زهرا که عرشیان
حسرت برند بر شرف خادم درش
 
اوّل شهید هاشمیان کز جلال و قدر
در شهر کوفه مهدی زهراست زائرش
 
از سنگ کمتر است به پیش قدوم او
گیرم به خاک ره بفشانند گوهرش
 
عشق حسین شیرۀ جان گشت در بدن
از لحظه ای که شیر به او داد مادرش
 
هم خود فدایی ره فرزند فاطمه
هم شد شهید پنج پسر سه برادرش
 
تقدیم کرد پنج پسر در طریق دوست
حتّی به همره اُسرا رفت دخترش
 
تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش
 
این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز محشر مسجد کوفه است سنگرش
 
بالای دار رفت و همه سربدارها
گلبوسه می زنند به قبر مطهّرش
 
زیبد روند خیل شهیدان به پیشباز
افتد اگر عبور ز صحرای محشر
 
ذیحجّه گشت مفتخر از حجّ سرخ او
از حجّ کعبه گشت عطا حجّ برترش
 
پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زان دسته های نی که عدو ریخت بر سرش
 
لبّیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش
 
خونش در آب ریخت و لب تشنه داد جان
در اتّحاد با لب عطشان به رهبرش
 
لب تشنه داد جان و عجب نیست وقت مرگ
ریزد به کام ختم رسل آب کوثرش
 
بالای دار و دار ندا داد بر همه
کاین میثم است و یوسف زهراست حیدرش
 
سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش
 
یک میهمان و این همه زخمش ز میزبان
بالله نبود هیچکس اینگونه باورش
 
هرگز گمان نبود که آن خوب تر ز جان
در کوچه ها کشیده شود جسم اطهرش
 
نام حسین بر لب او بود و بود و بود
تا آنکه ریخت خون شریفش ز حنجرش
 
این است آن شهید که دیوارهای شهر
گلبوسه ها زدند به روی منوّرش
 
این است آن غریب که او را پناه داد
یک پیرزن شبانه به بیت محقّرش
 
این است آن قتیل که بر زندگان دهد
روح حیات از نفس روحپرورش
 
«میثم» قصیده ای که سرودی به وصف او
فیضی بود ز لطف خداوند اکبرش
اسارت می‌روم اما فقط یک چند ساعت را
خدایا زودتر بر من مقدر کن شهادت را
 
به سربازت شهادت را تمنا کن ز حق، مولا
که دارم طاقت هر ماتمی الاّ اسارت را
 
مدینه می‌رود گاهی دلم وقتی‌که می‌بینم
به چشم مردم این شهر موجی از حسادت را
 
برای خنده‌ی پیر و جوان دندان من کافی ست
تو هم یک روز خواهی دید اینجا این جسارت را
 
حیا در قلب کوفه چند وقتی می‌شود مرده است
به‌جایش زنده می‌بینم در این مردم خباثت را
 
برایت آرزو کردم نیایی سمت این کوفه
نبینی تا که از هر گوشه‌ای سنگ اهانت را
 
کسی از مردهای بی‌وفا اینجا پشیمان نیست
خودت خواهی چشید از طعن نامردان خیانت را
 
لبم را تشنگی سوزاند در این آخرین لحظه
تو بخشیدی به لب‌های سفیرت این شباهت را؟
 
الهی پر شود چشمان من با تیرهای داغ
نبینم تا به جان خواهرت رخت اسارت را
هوا هوای غم است و هوای خون‌جگری
به هر طرف که نظر می‌کنم تو در نظری
 
ز عشق گفتم و این شهر در به رویم بست
همیشه عاقبت عاشقی‌ست دربدری
 
به مسجدی که امام جماعتش بودم
نماز مغرب من شد اقامه یک‌نفری
 
دوباره نامه نوشتم برای تو اما
به غیر آهِ ندامت نبود نامه‌بری
 
تو احتیاج نداری به نامه‌ی مسلم
که بهتر از همه از حال کوفه باخبری
 
به هر طریق تو آخر به کوفه می‌آیی
در این مسیر به‌جز عشق را نمی‌نگری
 
بیاور اکبر خود را که کوفیان بینند
در این مسیر کنار خودِ پیامبری
 
بیاور اصغر خود را که با شهادت او
ز کوفیانِ ریاکار آبرو ببری
 
جمل به‌پا کن و همراه خویش قاسم را
به‌سوی رزم بیاور برای جلوه گری
 
ولی فدای تو گردم میار زینب را
که شهر پر شده از مردمان خیره‌سری
 
کسی به خواهرت اینجا محل نخواهد داد
اگرچه می‌گذرد از محله‌ی پدری
 
از این مسیر گذر می‌کند، عجب گذری
به‌سوی شام سفر می‌کند، عجب سفری
امواج طوفانی به جان ساحل افتاد
"ای رود جاری"! سمت این دریا نیایی
نامه نوشتم که بیا، امن است کوفه!
ای کاش دستم می‌شکست، آقا... نیایی
 
چشم ترِ امروز من از بی کسی نیست
من سوگوارِ آهِ فردای تو هستم
دندان مسلم را شکانده سنگ کینه...
دلواپس دندان زیبای تو هستم
 
نرخ حیا بسیار ناچیز است در شهر
پای دو دِرهَم آبرو را می‌فروشند
این قومِ در ظاهر مسلمان فکر عِیش‌اند...
دین خدا را هم به دنیا می‌فروشند
 
مانند بابایت علی در هر گذرگاه
بی حرمتی از کوفیانِ پست دیدم
گفتم که ای وای از دهانت...، گریه کردم
تا نیزه‌ای دست سنان مست دیدم
 
میخانه‌ها از لات‌های مست پُر شد
دور اراذل‌های مِی‌خوارش شلوغ است
پیران اینجا هم خیال جنگ دارند
خیلی سرِ نجار بازارش شلوغ است
 
تمرین تیراندازها با مشکِ آب است
خیلی سفارش کن یل آب آورت را
این حرمله بدجور تیرانداز خوبی‌ست...
حتماً بپوشانی گلوی اصغرت را
 
کوفه برای اکبرت نقشه کشیده
یک بی مُرُوَّت گرز سنگینی خریده
جانم به قربان سرت...، امروز دیدم
خولی سرِ بازار خُورجینی خریده
 
به همسران پابه‌ماه خویش، مردان
با روسری‌ها، گاهواره قول دادند
این نامسلمان‌ها به دختربچه‌هاشان
انگشتری و گوشواره قول دادند
 
فکر و خیال شهر جانم را گرفته
اندیشه‌ی مسموم دارد کوچه‌هایش
اهل و عیالت را نیاور کوفه آقا
خیلی نگاه شوم دارد کوچه‌هایش
 
"بُغضاً لِحِیدر" این چُنین پیداست گویا
از کینه‌ی بابات مالامال هستند
این‌ها برای ذبح تو برنامه دارند
این‌ها به فکر کَندَن گودال هستند
 
آن خنجر کُندی که دست شمر دیدم...
از حنجرت چیزی نمی‌ماند عزیزم
آن نعل‌هایی که به سُم اسب بستند...
از پیکرت چیزی نمی‌ماند عزیزم 
من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم 
نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم 
 
ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاه‌الرجالند 
خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند 
 
اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند 
عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند
 
تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد 
قـلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد 
 
این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود 
این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود
 
زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد 
از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد 
 
مـن جـان نثار عترت خیرالانـامم 
صید بـه خـون غلطیده‌ی بـالای بامم 
 
وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم 
عکس لب خشک تـو را در آب دیدم 
 
در موج خون دریای لارا دیدم امروز 
از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز 
 
انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را 
خونین به چنگ گرگ‌ها پیراهنت را
 
انگـار ‌بینـم لاله‌های پـرپـرت را 
پاشیده از هم عضوعضوِ اکـبرت را
 
انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران 
هم تیرباران می‌شوی، هم سنگ باران
 
انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را 
زخم گلوی شیرخواره کودکت را 
 
انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده 
داری به روی دست خود دست بریده 
 
انگار بینم غرق خـون آیینه‌ات را 
جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را
 
انگار بینم شمـر مـی‌آید بـه گودال 
انگار بینم می‌زنی در خون پر و بال 
 
...انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد 
زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد
 
من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم 
مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم 
 
لب تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من 
آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من 
 
تنهـا نـه ایـن نامرد مردم می‌کُشندم 
در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم 
 
«میثم» شرار از نظم جانسوزت فشاندی 
بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی 
از اعتبار حرمت گفتارهایشان
مغرب شکست بیعت بسیارهایشان
 
یک پیرزن فقط به سفیرت پناه داد
ماندم چه شد تعارف و اصرارهایشان؟
 
کوفه مرا ز روی تو شرمنده کرده است
سر می‌زنم ز غصه به دیوارهایشان
 
جای سلام، بر دهنم مشت می‌زدند
اینجا همه عوض شده رفتارهایشان
 
محصول باغ‌ها همه خرج سپاه شد
از خار و سنگ پُر شده انبارهایشان
 
خرمافروش یک شبه خنجر فروش شد
تغییر کرده کاسبی و کارهایشان
 
سکه شده فروختن چکمه‌هایشان
 رونق گرفته دکه‌ی نجارهایشان
 
بر روی میخ جسم مرا پشت و رو زدند
لعنت به رسم کوفه و هنجارهایشان
 
اینجا سر برادر تو شرط بسته‌اند
غوغا شده میان کماندارهایشان
 
اینجا برای غارت خلخال و روسری
خرجین خریده‌اند نظردارهایشان
 
چوب حراج می‌خورد اینجا سرت، نیا
با سنگ می‌رسند خریدارهایشان
 
پای عقیله را سر بازار وا مکن
خیلی بدند مردم بازارهایشان
خدا شاهده به هر دری زدم 
تا یه جور بهت خبر بدم: نیای 
یا اگر تقدیره که کوفه بیای 
دیگه با رقیه دستکم نیای 
 
واسه مسلمت حلالیت بگیر 
خیلی شرمنده‌ی خواهرت شدم 
نمیشه! چطور ببخشم خودمُ 
باعث گریه‌ی مادرت شدم 
 
نخلای علی اسیرِ عطشن 
قطره آبی به شکوفه نرسه 
با دلی شکسته از خدا می‌خوام 
پایِ بچه‌هات به کوفه نرسه 
 
به غم نبودن و ندیدنت 
یه روزه هزار تا غم اضافه شد 
به غریب‌ْکُشی که رسم کوفیاس 
رسم مهمون کُشی‌ام اضافه شد 
 
کاری با زخم لبم نداشته باش 
باز می‌خوام فقط تو رو صدا کنم 
غصه‌م اینه سر دروازه میای 
نتونم توی چشات نگا کنم 
 
خُلقشون مثل قدیمه، به سلام 
یه جواب واسه ثوابم نمیدن 
دینشون گمون کنم عوض شده 
دیگه به قربونی آبم نمیدن 
 
نمیرم توو بازار آهنگرا 
چون سروصداش کلافم می‌کنه 
شمرُ دیدم که داره بی حوصله 
بند چکمه‌هاشُ محکم می‌کنه 
 
سرشون شلوغه خنجر فروشا 
رونقی گرفته کاروکسبشون 
شنیدم ده تا حروم‌زاده دارن 
نعلِ تازه می‌زنن به اسبشون 
 
داره پشت سرِ اولاد علی 
حرفایی رو که نباید... می‌زنه 
دیگه از سنان نذار بگم برات 
برق نیزه‌ش چشمامُ بد می‌زنه
سلام ای که نماز مرا وضو شده‌ای
برای قبله‌ی عُشّاق سمت و سو شده‌ای
 
آهای رایحه‌ی دلنشین سیبِ خدا ! 
هزار مرتبه از پشت بام بو شده‌ای
 
شکست حُرمت دندان من..، فدای سرت
تو آن خُمی که مُرادِ منِ سبو شده‌ای
 
به غیر من که در این شهرِ مُرده مهمانم
کجاست بی کس و آواره، کو به کو شده‌ای
 
به جرم عشق تو مشغول دست و پا زدنم
چنان کبوتر با دِشنه روبه‌روشده‌ای
 
تن لگد‌ شده‌ام جمع و جور شد آخر
شبیه پیرهن پاره‌ی رفو شده‌ای
 
برای پیکر تو نقشه می‌کشد کوفه
اسیر بازی یک مُشت کینه‌جو شده‌ای
 
بُریدنِ سر تو نُقل محفل شمر است
میان مجلس هر پَست باز‌گو شده‌ای
 
خیالِ هر شب خولی گرفتن سر توست
برای مطبخ و خُورجینش آرزو شده‌ای
 
چِقَدر ضربه‌ی بی رحم زجر محکم بود...
رقیه را چه کنم..، بی قرار او شده‌ای؟!
**
تو هَستی و ته گودال و خون و خاک و عطش
سنان بد دهن و نیزه‌ی فرو شده‌ای
 
خدا کند خبر از نعلِ تازه‌ای نشود
برای یک تن عریان بندِ مو شده‌ای
پُر شده قلبم از ولای حسین
دوست دارم شوم فدای حسین
 
روی دارالإماره حس کردم
می‌وزد عطر آشنای حسین
 
شرمسارم از آن همه نامه
شرم دارم ز بچه‌های حسین
 
کاش یک لحظه محضرش بودم
تا بیفتم به دست و پای حسین
 
بر غریبی خود نمی‌گریم
هست اشکم فقط برای حسین
 
جز من و هانی و یکی دو نفر
هیچ کس نیست مبتلای حسین
 
مانده‌ام این جماعت نامرد
چه گرفتند در ازای حسین؟!
 
همه بی‌تاب کشتنش هستند
چه بلایی‌ست کربلای حسین
 
وسط نیزه‌دارها گفتم:
بزنیدم مرا به جای حسین
 
می‌شود ذبح، تشنه لب اصغر
غم عظماست ماجرای حسین
 
وای اگر پیکر علی اکبر
نشود جمع در عبای حسین
 
شد اگر پیکرم رها بر خاک
به فدای تن رهای حسین
 
لب خونی و تشنه‌ام گویاست
تشنگی می‌شود جزای حسین
 
گونه‌ام را شکافت سنگ اما
آهْ از روی حق‌ْنَمای حسین
 
می‌رسد پیش زینبین آخر
روی نیزه، سرِ جدای حسین
 
تنش اینجا کفن نخواهد شد
لالم از داغ بوریای حسین
به حکم شاه دین بر کوفه رفتن چون مصمّم شد
بساط خرّمی برچیده و ماتم فراهم شد
 
حرام اندر جهان گردید عیش و عشرت و شادی
چو او ساز سفر بنمود آغاز محرّم شد
 
به وصف قدر و جاه او همین بس کز همه یاران
پی تبلیغ فرمان حسین مسلم مسلّم شد
 
به پیش اهل دانش چون مسلّم بود در رفعت
به معراج شهادت از برای شاه سلّم شد
 
به فرد جان نثاری فرد بود از همگنان یکسر
که در ثبت شهادت از همه یاران مقدّم شد
 
سزد، بر ممکناتش افتخار اندر نسب کاو را
حسین بن علی بن ابیطالب پسر عمّ شد
 
به جز با ابن عمّش شاه دین تمثیل قدر او
مثال ذرّه و خورشید یا دریا و شبنم شد
 
مقام تختِ بخت او به رفعت برتر از کرسی
اساس قصر قدرش در فراز عرش اعظم شد
 
به میزان خرد با ذرّه یی از قدر و مقدارش
دو عالم را بسنجیدم به وزن از، ارزنی کم شد
 
ندانم پایه ی جاه و جلالش را ولی دانم
پی تعظیم پیش رفعتش پشت فلک خم شد
 
وجود و بود او نُه چنبر افلاک را مرکز
نوال جود او در قسمت ارزاق مقسم شد
 
امیری شیرگیری آنکه در رزم پلنگانش
به گاه صید شیر چرخ چون کلب معلّم شد
 
قدر پیوسته هم پرواز شد با طایر تیرش
اجل با تیغ خونریزش به روز رزم همدم شد
 
همانا تیغ در دستش بسان آتش سوزان
همانا نیزه در شستش بسان مار ارقم شد
 
سراسر در جهان دشمن فرو نگذاشتی یک تن
به میدانی که پای عزم او در رزم محکم شد
 
میان فرق خصم و برق تیغش فرق نتوانم
که حرف حرقِ برق تیغ او با فرق مدغم شد
 
عدو گردید یکدم جرعه نوش ساغر تیغش
به کامش تا به روز حشر شهد زندگی سمّ شد
 
به هرکس صرصر تیغش وزیدی می توان گفتن
اگر از اهل جنّت بود، واصل بر جهنّم شد
 
رُخش جنّت قدش طوبی لبش کوثر دلش دریا
به هر عضوی ز سر تا پا بهشتی را مجسّم شد
 
کفش کافی دلش صافی به عهد خویشتن وافی
گواهش در صفا رکن و مقام و حجر و زمزم شد
 
ولی با اینهمه جاه و جلال و قوّت و قدرت
اسیر کوفیان گردید و توام با دو صد غم شد
 
چو سوی کوفه شد بگرفت عهد و بیعت از کوفی
ولیکن بستن و بشکستن آن عهد با هم شد
 
در اوّل از وفا بستند عهد آن ناکسان امّا
در آخر از جفا آن عهد، عهد قتل و ماتم شد
 
وفا ز اهل جهان هرگز مجو کاسم وفاداری
به عالم ناقص و کم چون منادای مرخّم شد
 
ز بس جور و ستم زان بی وفایان رفت بر مسلم
دل زار «وفایی» در غمش پیمانهٔ غم شد
کسی کو با بتی شیرین زبان همراز و همدم شد
به غیر از حرف او از هرچه لب بربست و ابکم شد
 
فرو بربست گوش جان زحرف این و آن چندان
که بر اسرار جانان از سروش غیب ملهم شد
 
به راه دوست داد از شوق جان شد زنده جاویدان
دمی غمخوار جانان گشت و دیگر فارغ از غم شد
 
به صد وجد و طرب بگذشت از جان در ره جانان
به یک جان عاریت چشم و چراغ اهل عالم شد
 
ز هستی در گذشت انسان که خود شد مالک هستی
ز خود بیگانه شد تا در حریم یار محرم شد
 
طلبکار از دل و جان گشت پیکان محبّت را
که تیر جانگزا در سینه ی او عین مرهم شد
 
نشان آدمیّت خاکساری باشد و زاری
همه دانند آدم چونکه بود از خاک آدم شد
 
ز نخل زندگی خرما تواند خورد تمّاری
که بر دار وفاداریّ و مردی همچو میثم شد
 
نه هرکس بذل سازد سربسر مال و منالش را
به عالم می تواند در سخاوت همچو حاتم شد
 
نه هرکس سر بجنباند نشان سروری داند
که هرگز گربه نتواند، به صولت همچو ضیغم شد
 
نه هرکس پنجه افرازد تواند ماه شق سازد
چو احمد خاتمی باید که او دارای خاتم شد
 
نه هرکس می توان نایب مناب شاه دین گردد
که نتوان ذرّه شد خورشید و نه شبنم توان یم شد
 
کسی شایسته و لایق نباشد این کرامت را
مگر مسلم که در عالم به این منصب مکرّم شد
شب غریبانه اسیر کوچه‌های کوفه بود
رهسپار خانه‌ای در ناکجای کوفه بود
 
خانه‌ها خاموش و درها هم به رویش بسته، وای
کوچه‌گرد خسته آن‌شب مبتلای کوفه بود 
 
عشق مفقود الاثر در سینه‌ی نامردها
" طوعه" مردِ ابتدا تا انتهای کوفه بود
 
در دلش طوفان به‌پا بود از غریبیِ حسین
گرچه خود افتاده در موج بلای کوفه بود
 
حکم قتلش را عبیدالله با خون مُهر زد
باعث تکفیر او زهدِ ریای کوفه بود
 
صبحِ فردا "یا علی" گفت و به قلب فتنه زد
شاهد شیدایی او جای جای کوفه بود
 
میهمانِ لب‌تشنه زیر بارشِ یکریز سنگ
تازه این یک چشمه از مهر و وفای کوفه بود
 
زینت دارالاماره شد سرِ مسلم، ولی
پیکر او پایمال بچه‌های کوفه بود
 
با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد
وای من! این کی سزای آشنای کوفه بود؟
 
" اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد 
عصر عاشورا دلش در کربلایِ کوفه بود 
با قطره قطره خون، هوادار تو هستم
تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم
این زندگانی را بدهکار تو هستم
در کربلا باشم، علمدار تو هستم
 
من نخلم و ترسی ز داسم نیست هرگز
از فتنه‌ی کوفه هراسم نیست هرگز
 
از پا نیفتم، گرچه غرق دردم آقا
جانِ سپاهی را به لب آوردم آقا
هر کار از دستم برآمد کردم آقا
بر هم نریزم کوفه را نامردم آقا
 
سینه سپر، مرد نبرد هر بلایم
من از برادرزاده‌های مرتضایم
 
کوفه به‌جای عهد و پیمان جنگ دارد
کوفه هزاران خدعه و نیرنگ دارد
ساز و دف و تنبور و ساز و چنگ دارد
قد تمام کاروانت سنگ دارد
 
خونم به جوش آمد ولی دستم به بند است
دیشب شنیدم قیمت خلخال چند است
 
تنها بیا بی ماه و خورشید و ستاره
تنها بیا بی اکبر و بی شیرخواره
آقا زبانم لال ... دختر! گوشواره!
ظهر دهم، چادر! لباس پاره پاره!
 
از من که گفتن بود، تیغ و نیزه دارند
شرمنده‌ام! الوات‌های هرزه دارند
سمت هر کوچه می‌روم امشب
می‌رسد کوچه در ادامه به تو
به امیدی که دست تو برسد
می‌نویسم دوباره نامه به تو
 
پشت دیوار خانه‌ی طوعه
اولِ نامه‌ام به رسم ادب
السلام علیکَ یا مولا
السلام علیکِ یا زینب
 
گر ز حال سفیر خود خواهی
تشنه و خسته‌ام خیالی نیست
خوب هستم اگر تو باشی خوب
غیر دوری ز تو ملالی نیست
 
من پشیمان شدم ولی صد حیف
بی‌کس و یاورم در این وادی
نامه‌ی اولم رسیده به تو
مطمئنم که راه افتادی
 
صبح، هجده هزار بیعت شد
کوفیان آمدند دور و برم
وقت مغرب نماز را خواندم
یک نفر هم نماند پشت سرم
 
سیدی از وفای این مردم
بوی خون، بوی جنگ می‌آید
از روی بام‌ها ز چار طرف
آتش و چوب و سنگ می‌آید
 
شک ندارم در این دیار، حسین
غصه‌ها می‌شوند مأنوست
گر می‌آیی بیا ولی تنها
همره خود میار ناموست
 
عصر امروز بود در بازار
صحبت از گوشواره و خلخال
صحبت از جنگ و از غنیمت بود
صحبت از تیغ بود و از گودال
 
بهتر این است در همین کوفه
سرم از پیکرم جدا گردد
شرم دارم ز چشم‌های رباب
نکند اصغرش فدا گردد
 
بعد از این بی‌وفائیِ امروز
نگرانت شدم حسین، عجیب
ترسم این است بین این مردم
تو بمانی غریب‌تر ز غریب
 
از بدِ روزگار می‌بینم
که تنت روی خاک عریان است
مادرت ناله می‌زند ای قوم
پسر من غریب و عطشان است
 
همه‌ی سعیِ مردم کوفه
طرفِ کربلا کشیدن توست
از همان ره که آمدی برگرد
کوفه بی‌تاب سر بریدن توست
 
بدتر از سر بریدنت این است
زینب تو، اسارت کوفه
صدقه بر سلاله‌ی سادات
وایِ من از جسارت کوفه
 
از خجالت میان این کوچه
رنگ، از صورت سفیر پرید
شاهد حرف مسلمت اشکی‌ست
کز خجالت به روی نامه چکید
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری