خدا شاهده به هر دری زدم

خدا شاهده به هر دری زدم 
تا یه جور بهت خبر بدم: نیای 
یا اگر تقدیره که کوفه بیای 
دیگه با رقیه دستکم نیای 
 
واسه مسلمت حلالیت بگیر 
خیلی شرمنده‌ی خواهرت شدم 
نمیشه! چطور ببخشم خودمُ 
باعث گریه‌ی مادرت شدم 
 
نخلای علی اسیرِ عطشن 
قطره آبی به شکوفه نرسه 
با دلی شکسته از خدا می‌خوام 
پایِ بچه‌هات به کوفه نرسه 
 
به غم نبودن و ندیدنت 
یه روزه هزار تا غم اضافه شد 
به غریب‌ْکُشی که رسم کوفیاس 
رسم مهمون کُشی‌ام اضافه شد 
 
کاری با زخم لبم نداشته باش 
باز می‌خوام فقط تو رو صدا کنم 
غصه‌م اینه سر دروازه میای 
نتونم توی چشات نگا کنم 
 
خُلقشون مثل قدیمه، به سلام 
یه جواب واسه ثوابم نمیدن 
دینشون گمون کنم عوض شده 
دیگه به قربونی آبم نمیدن 
 
نمیرم توو بازار آهنگرا 
چون سروصداش کلافم می‌کنه 
شمرُ دیدم که داره بی حوصله 
بند چکمه‌هاشُ محکم می‌کنه 
 
سرشون شلوغه خنجر فروشا 
رونقی گرفته کاروکسبشون 
شنیدم ده تا حروم‌زاده دارن 
نعلِ تازه می‌زنن به اسبشون 
 
داره پشت سرِ اولاد علی 
حرفایی رو که نباید... می‌زنه 
دیگه از سنان نذار بگم برات 
برق نیزه‌ش چشمامُ بد می‌زنه
11
0
موضوعمسلم ابن عقیل اصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعروحید قاسمی
قالبچهار پاره
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج مهدی سلحشور
حاج حسین محمدی فام
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت