گشتند کشته چون همه انصار اهل بیت

گشتند کشته چون همه انصار اهل بیت
شد نوبت شهادت سالار اهل بیت
 
دل پر خروش از غم یاران و لب خموش
آمد به خیمه بر سر بیمار اهل بیت
 
برداشت سر ز بستر و بگذاشتش به بر
کای بعد من معین و مددکار اهل بیت
 
دیدی که زین سموم خزان خیز غیر تو
دیگر گلی نماند به گلزار اهل بیت
 
خفتند اقربا همه در خون خویشتن
زین پس تویی به محنت و غم یار اهل بیت
 
حکم قضا و امر قدر خوش زدند راه
بر نجم ما و بخت نگون سار اهل بیت
 
این بود سرنوشت که زین سرزمین مرا
افتد به حشر وعده دیدار اهل بیت
 
رفتند هم رهان و من اینک روانه ام
ای مونس نهان و پدیدار اهل بیت
 
حالی که شد صغیر وکبیر سپه هلاک
زیبد به خاک خفته سپهدار اهل بیت
 
رفتم کنون که بود شهادت نصیب ما
پاس خدا نصیر و نگهدار اهل بیت
 
عرش آن زمان طپید که میگفت و می گریست
بیمار اهل بیت به سردار اهل بیت
 
من خود هلاک داغ عزیزانم ای پدر
بعد از توکیست محرم و غمخوار اهل بیت
 
حرمان و حسرتم همه در باب کشتگان
تشویش و حیرتم همه درکار اهل بیت
 
نالید و سخت وگفت به پاسخ صبور باش
باشد خدا کفیل و پرستار اهل بیت
 
***ناگه سکینه آمد و باچشم اشکبار
سد بست پیش پای وی از خیمه سیل وار
70
0
موضوعوداع با اهل حرم امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمصیبت کربلا امام سجاد (علیه السلام)
شاعرصفایی جندقی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت