- صفحه اصلی
- کز اختر فلک زده وز طالع زبون
کز اختر فلک زده وز طالع زبون
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-368253
کز اختر فلک زده وز طالع زبون
گردون زمانه را به جفا گشت رهنمون
عصری است بی مروت و عهدی است بی امان
دوری است پر دواهی و دهری است پر فنون
هم خاک مهر سوز و هم افلاک کینه ساز
از سعد بی سعادت و از بخت باژگون
هم دوست بی حمیت و هم خصم بی حیا
این از شکیب کمتر وآن از بلا فزون
نعش معاشران همه عریان به مهد خاک
جسم برادران همه غلطان به موج خون
این یک زنی سرش به فلک رفته سربلند
وین یک ز زین تنش به زمین گشته سرنگون
از موج خون خسته دلان خاک بی قرار
وز تیر آه تشنه لبان چرخ با سکون
روی هوا ز دود جگرهاست دوده رنگ
پشت زمین ز خون بدنهاست لاله گون
استاده پیش چشم تو اینک به جنگ جای
با تیغ و نی صفوف جفاجوی کالجفون
با آنکه یک تن از صف میدان نگشت باز
رفتند یاوران و تو هم می روی کنون
از شست ما به تیر قدر می شوی رها
وز دست ما به حکم قضا می روی برون
ما بی کسان زار و غریبان بی پناه
بعد از تو در میان بلا چون کنیم چون
جمعی اسیر و عور و پریشان و خوار و زار
وین قوم تند و سرکش و بی دین و رذل دون
از ما مدار چشم صبوری در این سفر
اسپند را چگونه بر آتش بود سکون
***شاه غریب از همه گیتی گسسته دل
این گفت و کاینات شد از روی او خجل
کاندیشه ناکم از غم بی یاری شما
در تابم از خیال گرفتاری شما
دادم تنی به مرگ و نهادم دلی به صبر
هرچند دل خورم ز جگر خواری شما
ناچار خاطر همه آزردم ارنه من
هرگز رضا نیم به دل آزاری شما
عباسم از جهان شد و با آه و اشک ماند
سقایی بنات و علمداری شما
قطع نظر کنید ز منهم که بعد از این
با نیزه است نوبت سرداری شما
زیبد گلی ز خون گلو روی زرد من
تا کاهی از عطش رخ گلناری شما
کمتر کنید سینه و کمتر به سر زنید
کاین لحظه نیست وقت عزاداری شما
آبی بر آتشم نتوانید زد ز اشک
افزود تابش دلم از زاری شما
این بود سود گریه که اعدای رحم سوز
خون خوارتر شدند ز خون باری شما
اطفال بی پدر همه را مادری کنید
تا شادمان زیند به غم خواری شما
در حق این مریض پریشان مستمند
جمع است خاطرم به پرستاری شما
کم نیست اگر به ذل اسیری کنید صبر
از عزت شهادت ما خواری شما
درکارها خداست وکیل و کفیل من
کافی است حفظ او به نگهداری شما
هم خشم اوکند طلب خون ما ز خصم
هم نصر او رسد به مددکاری شما
***پس پیش راند و رو به سپاه ستم نهاد
صد داغ تازه بردل اهل حرم نهاد
93
0
موضوعوداع با اهل حرم امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرصفایی جندقی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
خواهرا حالم چه میپرسی به غم یارم هنوز
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چند ای خواهر غمگین ز قفا میآیی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
آخر ای خسرو خوبان سوی میدان رفتی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای شه خوبان مه سپهر امامت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چون صدر دین امام مبین مقتدای راد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کز جد و مادر و پدر ای یادگار ما
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کای یار بی کسان سخن جان گزا زدی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کای خواهر ای ستم کش بی غم گسار ما
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
با گریه گفت کای پدر نامدار من
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گشتند کشته چون همه انصار اهل بیت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام سجاد (علیه السلام)
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
وقت آن شد که کشد کلک نزار
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چو آمد به نزدیک پرده سرای
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
بیامد در آن لحظه با اشک وآه
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
زتیر بداندیش چون روزگار
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
خواهرش بر سینه و بر سرزنان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
باطن ترین من،نه،خداحافظی مکن
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
صبر کن ای برادرم آرام
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
مانند سایه از سرم ای تاج سر ، مرو
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
پروانه ی توام ای شمع محفلم یک امشبی بیا بنشین مقابلم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
آخر جدا شدی ای جانم از بدن می میرم ای حسین رحمی به حال من
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بابا کجایی مادر کجایی جانان من رفت داد از جدایی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان