- صفحه اصلی
- از آن پس به امر شه هر دوکون
از آن پس به امر شه هر دوکون
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-263457
از آن پس به امر شه هر دوکون
به جنگ اندر آمد برادرش عون
به رخسار مانند تابنده ماه
دو ابروش مشگین دوگیسو سیاه
چو افکند یکران به دشت ستیز
تو گفتی پدیدار شد رستخیز
دم تیغ و همچو باد خزان
همی ریخت سرها چو برگ رزان
فزون کشت زان فرقه ی نابکار
پس آمد سوی شاه درکارزار
اگر بود آبی نرفتی دریغ
همه بهره ی ما بود آب تیغ
روان گشت باردگر عون راد
به کین بازوی حیدری برگشاد
بسان سر که از پیکر افکند پست
بسی صف که بر یکدگر بر شکست
هوا پر ز افغان و فریاد شد
زمین پر سرو ترک فولاد شد
چو زانگونه سالار لشکر بدید
یکی نعره ی خشمگین برکشید
که درپهنه ای مردم نابکار
چه ماندید بیچاره ازیک سوار؟
وز آن پس به حجربن احجار گفت
که ای رزمجو گرد بایال و سفت
هزاری دو از نامداران مرد
ببر با خود ایدر به دشت نبرد
سراین جوان را به نزد من آر
که بخشمت سیم و زر بی شمار
دمان حجر بد گوهر و آن سپاه
فکندند توسن سوی رزمگاه
از ایشان نیامد به شهزاده بیم
همی شد سوار و سمندش دونیم
پراکنده کرد آن همه مرد را
خود از یادشان برد ناورد را
یکی بد گهر مرد صالح به نام
به پیگار شهزاده برداشت گام
زگرد ره آن شهسوار جهان
بزد نیزه اش راست اندر دهان
که نوک سنان از پس گردنش
برون رفت و جان هم زتاری تنش
چو این دید بدر ابن سیار تفت
خروشان به میدان شهزاده رفت
به کین برادرش بر وی بتاخت
دلاور به یک نیزه کارش بساخت
پس آنگه دو صد مرد از آن سپاه
بیفکند بر خاک آوردگاه
به ناگه پی قتل آن بی قرین
برون خالد طلحه جست از کمین
بزد تیغ وافتاد از زین جوان
بیفتی زپا ای بلند آسمان
شهنشه خروشان بیامد برش
بیاورد زی خیمه گه پیکرش
به سر داده گان دگر یار کرد
بدو مویه و گریه بسیار کرد
چو پیگار عون اندر آمد به بن
ز عباس و اخوانش رانم سخن
74
0
موضوعدیگر اصحاب اصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریز
شاعرمیرزا احمد الهامی کرمانشاهی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیرجز خوانی,مدح و مرثیه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
چون به صف کرب و بلا بخت وهب یار شد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بد سیاهی در سپاه کربلا
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
آنان که مست باده قالوا بلی شدند
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
همی بود چنان زمانی دراز
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | اصحاب امام حسین (علیه السلام)
نبشتند زینگونه برخی دگر
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
سپهدار عباس پیروز روز
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام)
به چرخ ولایت همه ماه نو
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس از رزم داماد خونین کفن
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چوفرخ گهر جعفر بن عقیل
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
به مینو چو عبدالله پاک تاخت
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چوشد غارب ترک سوی بهشت
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
پس از آن نوبت به غارب رسید
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو آن خواجه و بنده ی پاکدین
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس از رزم حجاج مسروق راد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
سپس مرد جعفی سوید شجاع
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
کنون بایدم داستان یاد کرد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
زهیرابن قین آن سوار نبرد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو شمر این چنین دید کان صفدران
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس آنگه یکی مازنی مرد راد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
ببست ازپی جنگ با کوفیان
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
یکی کودک ازمسلم پاکخوی
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
فراز آمد این گه ز گفتار من
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
وهب کشته شد چون به میدان کین
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو کار بریر اندر آمد به بن
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
بگویم کنون داستان بریر
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)