- صفحه اصلی
- چون به صف کرب و بلا بخت وهب یار شد
چون به صف کرب و بلا بخت وهب یار شد
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346516
چون به صف کرب و بلا بخت وهب یار شد
آمد و یار پسر احمد مختار شد
آخر کار پسر دختر خیرالانام
با پسر سعد لعین بسته به پیکار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
گریه کنان مادر زار وهب شیر دل
رو به وهب کرد که ای غیرت سرو چگل
هستی اگر طالب برهم زدن آب و گل
خیز که هنگام تجلای رخ یار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرببلا
شمع رخ دوست به پروانه شور میزند
بر جگر پیر و جوان تیر نظر میزند
خیز که معشوق ازل حلقه بدر میزند
موسم افروختن طلعت دلدار شد
***چرخ پیابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
گر به تمنای حیات ابدی مایلی
در همه حالی ندهد دست چنین محفلی
قافله افتاده بره خفته تو در منزلی
سبط رسول عربی قافله سالار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
خیز و ره عشق به ارباب هوس تنگ کن
پنجه ز خون در نظر خون خدا رنگ کن
رو به رکاب پسر شیر خدا جنگ کن
چون که حسین بن علی بیکس و بیبار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
رو بفکن بر زبر قصر سعادت کمند
مادر خود را ببر فاطمه کن سر بلند
بر فرس همت خود زین سعادت ببند
وقت جداساختن یار ز اغیار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
جوهر مردانگی امروز نماید ظهور
زن سرپایی به عروس و به نشاط و سرور
گر به جنان طالبی و راغب حور و قصور
جنت تو کرب و بلا تحتها الانهار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب بو بلا
کرد وهب نزد شه تشنه لبان سر قدم
ساخت طلب رخصت میدان از امام امم
زد به یکی حمله صف لشگر عدوان بهم
تیغ کفش برق تن لشگر کفار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زدبر سر کرب و بلا
مرد صفت لشگر کفار به جوش آمدند
پیل دمان را پی کشتن به خروش آمدند
جمله پی قتل سلیمان چون و حوش آمدند
روز به چشم وهب آخر چه شب تار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
عاقبت از اوج شهادت چو هما پر نهاد
حنجر خود را زوفا بردم خنجر نهاد
در ره سودای حسین بن علی سر نهاد
بر سروی خسرو بیبار و مددکار
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
از مدد بخت بلند وهب نوجوان
کرد نظر بر رخ زیبای حسین دادجان
گشت شه تشنه لبان را به زمین چون مکان
شمر روان بر سر آن سرور ابرار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
تا کند از تن سر مهر افسر او را جدا
جا به سر سینه وی کرد سنگ بیحیا
تشنه جدا کرد سر سبط نبی از قفا
(صامت) از این مرحله از چشم گهربار شد
***چرخ پی ابتلا کوفت به کوس بلا
ابر بلا خیمه زد بر سر کرب و بلا
384
0
موضوعدیگر اصحاب اصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبترجیع بند
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
بد سیاهی در سپاه کربلا
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
آنان که مست باده قالوا بلی شدند
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
همی بود چنان زمانی دراز
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | اصحاب امام حسین (علیه السلام)
نبشتند زینگونه برخی دگر
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
سپهدار عباس پیروز روز
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام)
از آن پس به امر شه هر دوکون
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
به چرخ ولایت همه ماه نو
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس از رزم داماد خونین کفن
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چوفرخ گهر جعفر بن عقیل
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
به مینو چو عبدالله پاک تاخت
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چوشد غارب ترک سوی بهشت
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
پس از آن نوبت به غارب رسید
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو آن خواجه و بنده ی پاکدین
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس از رزم حجاج مسروق راد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
سپس مرد جعفی سوید شجاع
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
کنون بایدم داستان یاد کرد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
زهیرابن قین آن سوار نبرد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو شمر این چنین دید کان صفدران
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس آنگه یکی مازنی مرد راد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
ببست ازپی جنگ با کوفیان
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
یکی کودک ازمسلم پاکخوی
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
فراز آمد این گه ز گفتار من
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
وهب کشته شد چون به میدان کین
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو کار بریر اندر آمد به بن
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
بگویم کنون داستان بریر
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)