- صفحه اصلی
- آنان که مست باده قالوا بلی شدند
آنان که مست باده قالوا بلی شدند
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346186
آنان که مست باده قالوا بلی شدند
در کربلا به درد ویل مبتلا شدند
دیدند چون رضای خدا را به بذل جان
دادند تن ز شوق به قتل و رضا شدند
به یگانگی ز خلق نمودن اختیار
تا از یگانگی به خدا آشنا شدند
پیوند مهر از همه اشیاء گسیختند
در صدق عهد خویش قرین وفا شدند
دیدند چون نتیجه هستی ز نیستی
بهر بقا مجاوز ملک بقا شدند
پیوند مهر ازهمه اشیا گسیختند
در صدق عهد خویش قرین وفا شدند
پا در دیار درد نهادند مردوار
از بهر درد عالم و آدم دوا شدند
گردن کشان ز رهگذر طاعت هوا
مالک رقاب خلق به حکم خدا شدند
کردند مشق شیوه یکرنگی و ز شوق
یک باره از بلای دو بینی رها شدند
از بسکه داشتند تمنای وصل دوست
از خویش هم به خواهش جانان جدا شدند
بستند دل به دلیر یکتای خویشتن
بیهوده نیست اینکه چنین دلربا شدند
اول شدند در بدر آنگاه تا به حشر
شاهان تمام بر در ایشان گدا شدند
پای ثبات و صبر فشردند در بلا
در چند روز عمر شفیع جزا شدند
قومی ز بهر دوزخ و برخی پی بهشت
از کوفه و مدینه به کرب و بلا شدند
فوجی پی حمایت پور معاویه
جمعی معین زاده خیرالنسا شدند
دین دادگان به درهم و سردادگان به دین
در جای خویشتن همگی جابجا شدند
بهر نثار مقدم فرزند فاطمه
سرهای سروران همه از شوق پا شدند
در درک جاه و منصب و خلعت ز کوفیان
فوجی کثیر دشمن آل عبا شدند
یک مشت مرد و زن ز نبی مانده یادگار
در چنگ صدهزار بلا مبتلا شدند
سرگشته سر به کوه و بیابان گذاشتند
آنان که خلق را به خدا رهنما شدند
آل رسول مفترض الطاعه دست گیر
در ربقه اطاعت اهل زنا شدند
یک روز شد به کرببلا محشری که خلق
تا روز رستخیز به فکر عزا شدند
از ظلم ابن سعد به صحرای نینوا
آخر که بانوان حرم بینوا شدند
مانند مصحفی کف اطفال بی تمیز
اوراق جزو جزو ز شیرازه وا شدند
چون اوفتاد دست علمدارش ز تن
معلوم شد به خلق که صاحب نوا شدند
رفرف سوارهای سر بال جبرئیل
پامال پا و چکمه شمر دغا شدند
روحی لهم فداه که از یک اشارهای
اسباب نطق (صامت) شیرین ادا شدند
92
0
موضوعدیگر اصحاب اصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریز عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبقصیده
سبک پیشنهادیمدح و مرثیه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
چون به صف کرب و بلا بخت وهب یار شد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بد سیاهی در سپاه کربلا
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
همی بود چنان زمانی دراز
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | اصحاب امام حسین (علیه السلام)
نبشتند زینگونه برخی دگر
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
سپهدار عباس پیروز روز
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام)
از آن پس به امر شه هر دوکون
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
به چرخ ولایت همه ماه نو
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس از رزم داماد خونین کفن
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چوفرخ گهر جعفر بن عقیل
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
به مینو چو عبدالله پاک تاخت
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چوشد غارب ترک سوی بهشت
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
پس از آن نوبت به غارب رسید
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو آن خواجه و بنده ی پاکدین
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس از رزم حجاج مسروق راد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
سپس مرد جعفی سوید شجاع
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
کنون بایدم داستان یاد کرد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
زهیرابن قین آن سوار نبرد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو شمر این چنین دید کان صفدران
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
پس آنگه یکی مازنی مرد راد
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
ببست ازپی جنگ با کوفیان
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
یکی کودک ازمسلم پاکخوی
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
فراز آمد این گه ز گفتار من
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
وهب کشته شد چون به میدان کین
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
چو کار بریر اندر آمد به بن
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)
بگویم کنون داستان بریر
موضوعاصحاب امام حسین (علیه السلام)