منور آمده از طلعت که باز جهان

منور آمده از طلعت که باز جهان 
که رشک گلشن مینو بود زمین‌وزمان
 
کدام مهر ز شرق جلال کرد طلوع 
که آفتاب بود ذره‌ای ز پرتو آن
 
کدام مظهر بی‌چون نموده است ظهور 
که ذات بی‌چون را ذات او بود برهان
 
کدام سرو برآمد ز بوستان وجود 
که از طراوت آن شد جهان عبیر افشان
 
کدام بدر برآمد ز آسمان جلال 
که انور آمد از او عرش ایزد منان
 
کدام آینه شد منجلی به دیده‌ی دهر 
که در تمام جهان جلوه‌ی خداست عیان
 
منور از رخ که خانه‌ی خداست مگر 
خدای خانه در این خانه کرده‌است مکان
 
علی ولی خدا آن‌که ذات اقدس اوست 
چو ذات اقدس بی‌چون بری ز هر نقصان
 
مهین خلاصه ایجاد کز جلالت و قدر 
نه ممکن است که گنجد به عالم امکان
 
شهی که از پی تعظیم درگهش آمد 
بسان قامت محراب پشت چرخ کمان
 
به مدحتش چه سرایم که از فزونی قدر 
به حضرتش نتوان یافت راه وهم و گمان
 
چنین مبارک روز و چنین مبارک عید 
مبارک است ز بهر خدایگان جهان
 
به پیش اهل خرد روی اوست قبله دل 
به نزد اهل نظر کوی اوست کعبه جان
 
گرفته جا به روی مسندی که گردی از او 
هوا گرفت و عیان گشت گنبد گردان
 
نهاد پای به فرشی که عرش را زیور
نمود جا به مکانی که دهر را بنیان
 
بر آستان شهی رخ نهاد و سود جبین 
که جبرئیل به دربار او بود دربان
 
خدایگانا ای آن‌که از بزرگی تو 
نیارد آن‌که خرد نامت آورد به زبان
 
تو را مبارک باد این‌چنین همایون عید 
که از شرافت او شد جهان پیر جوان
 
همیشه تا که ز تأثیر مهر و مه باشد 
درین چمن ز خزان و بهار نام و نشان
 
خزان عمر عدوی ترا مباد بهار 
بهار جان محب تو را مباد خزان
1
0
موضوعولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام)
گریزمدح امیرالمومنین علی (علیه السلام)
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبقصیده
سبک پیشنهادی مدح
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت