در حریم کعبه شاه انس و جان آمد پدید

در حریم کعبه شاه انس و جان آمد پدید
آن که مقصود دو عالم بود آن آمد پدید
 
حکمران آسمان اندر زمین شد جلوه گر
پادشاه لامکان اندر مکان آمد پدید
 
ذات مطلق کان برون بود از مکان و از زمان
شد مقید در مکان و در زمان آمد پدید
 
کعبه خود قلب جهان است و زغیب ذات خویش
سرّ غیب الغیب در قلب جهان آمد پدید
 
ممکنی پیدا شد اما واجب آمد در ظهور
گشت جسمی ظاهر اما سرّ جان آمد پدید
 
گرد عالم چند میجوئی نشان از بی نشان
بینش ار داری جمال بی نشان آمد پدید
 
تا کند خود را تماشا با همه وصف و شئون
در شهود از غیب آن گنج نهان آمد پدید
 
با تمام معنی اسم ذات و اسماء صفات
صورتی گشت آن شه با عزّو شآن آمد پدید
 
پیش از آن کاید فرود ایاک نعبد نستعین
از درون قبله وجه مستعان آمد پدید
 
طالبان را مژده ده مطلوب آمد در کنار
می کشان را کن خبر پیر مغان آمد پدید
 
عشقبازان را حبیب با وفا گشت آشکار
دردمندان را طبیب مهربان آمد پدید
 
احمد مرسل که خود روح و روان عالمست
بهر آن روح روان روح روان آمد پدید
 
باغ وحدت کش نهالند انبیاء و اولیاء
باغبان آن خدائی بوستان آمد پدید 
 
حق ندارم خوانمش جز حق چه پنهان از شما
فاش میبینم که حق فاش و عیان آمد پدید
 
قادری آمد که چون دم زد بحرف کاف و نون
ماه و خورشید و زمین و آسمان آمد پدید
 
با ولایش دل زهول روز محشر ایمن است
در حقیقت معنی کهف الامان آمد پدید
 
حب و بغضش میدهد از هالک و ناجی خبر
بهر نقد قلب و خالص امتحان آمد پدید
 
کی توان خواندن کف فیاض او را بحر و کان
آنکه ازجود و وجودش بحر و کان آمد پدید
 
خیزد از هر جا غلامی بهر درگاهش بلی
قنبر از زنگ و صغیر از اصفهان آمد پدید 
107
0
موضوعولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام)
گریز
شاعرصغیر اصفهانی (ره)
قالبقصیده
سبک پیشنهادیمدح
زبانفارسی

حاج محسن توکلیان
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت