عمه دارم غم زمانه هنوز

عمه دارم غم زمانه هنوز 
می‌کشم ناله شبانه هنوز
 
عمه از قتل ما گذشته یزید 
یا بود بر سر بهانه هنوز
 
شمر بر روی نیلی من زار 
ترک سیلی نموده یا نه هنوز
 
ز غم راس باب و کنج تنور 
آتشم می‌کشد زبان هنوز
 
بهر خال لب علی اصغر 
مرغ دل راست میل دانه هنوز
 
زلف اکبر به خاک و فاطمه را 
هست در کف گلاب و شانه هنوز
 
گلشن دین خزان شد و دارد 
مرغ دل جا در آشیانه هنوز
 
عمه همچون گزیده مار به خویش 
پیچم از ضرب تازیانه هنوز
 
دیرگاهیست کشته گشته حسین 
چیست این طبل شادمانه هنوز
 
عمر جودی تمام گشته شها
بوسه ناداده آستانه هنوز
17
0
موضوععصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیزبانحال
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت