- صفحه اصلی
- بگویم کنون کان بد اختر سپاه
بگویم کنون کان بد اختر سپاه
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-263587
بگویم کنون کان بد اختر سپاه
چه کردند چون کشته گردید شاه
نخستین تنی چند شیطانپرست
به تاراج رختش گشودند دست
زدرع و ز خفتان و پیراهنش
نهشتند یکباره اندر تنش
به جز ذوالفقارش یکی تیغ بود
یکی نهشلی مرد او را ربود
ددی نام او جابربن یزید
ز سر برد دستار شاه شهید
عمر پور سعد تبه روزگار
ز تن برد دراعه ی شهریار
ز خز جامه ای داشت سلطان دین
کجا اشعث قیس بردش زکین
یکی خفر می برد پیراهنش
که اسحاق بد نام و ابرص تنش
یکی کرد از پای نعلش به در
که اسود بدش نام و خالد پدر
یکی داشت بند ازاری بدیع
ربودش از او اسود بن ودیع
پس از شاه مردم تیره بخت
ز دیگر شهیدان ببردند رخت
نوشتند اینگونه اهل خبر
که هر کس از آن مردم بد سیر
ز رخت شهنشاه چیزی گرفت
گرفتار آمد به دردی شگفت
چو از اهل کین آن بدن های پاک
برهنه تن افتاد بر روی خاک
عمر زاده ی سعد گفت: ای گروه
دل من از این کوشش آمد ستوه
زنید آتشی اندرین خیمه ها
و زین رنج سازید خود را رها
بسوزید یکسر در آن هر چه هست
اگر کودک، ار، زن اگر خواسته است
یکی زان میان گفت: هان ای عمر
ز پادافره ایزدی کن حذر
بکشتی ز آل رسول انام
بسی نوجوانان جوینده نام
نیامد دلت سیر از بغض و کین
کنون با زنان بر زدی آستین
تبار نبی را زکین سوختن
بود بهر خود آتش افروختن
نترسی که بر جای این کار بد
زمین، این سپه را به دم درکشد
بد اندیش از آن کار اندیشه کرد
دگرگونه نامردمی پیشه کرد
بگفتا: چو این رای نبود درست
به تاراج روی آورید از نخست
برید آنچه در خیمه ها هست چیز
زن و کودکان رابر آرید نیز
پس آنگاه آتش فروزید زود
ز خرگاه ایشان بر آرید دود
که در پیش داریم راهی دراز
بباید از این رزمگه رفت باز
به فرمان او لشگر کینه خواه
سوی خیمه ی شه گرفتند راه
برآمد غو کوس و فریاد مرد
رخ خور بپوشید ز انبوه گرد
نشسته زنان گرد هم مویه گر
به سوگ شه از دیده ریزان گهر
شنیدند آن شورش و بانگ و غو
بگفتند کامد یکی سوگ نو
بجستند از جای، آسیمه سار
بدیدند بر خود ز آهن حصار
برآمد از آن بی کسان رستخیز
نجوشیدشان دیده ی اشک ریز
به هر سو دویدند طفلان شاه
کشیدند فریاد و اغربتاه
لبان پر ز افغان و دل پر نهیب
چو از هیبت باز، کبک نحیب
چو دیدند بر خویشتن بسته راه
همی برد هر یک به دیگر پناه
یکی گفت: ای وای کو باب من؟
که برهاندم از بد اهرمن
یکی گفتی ای شه به فریاد رس
که بر ما جهان تنگ شد چون قفس
سر بیکسان گرم آه و فغان
که دشمن در آمد چو سیل دمان
سرایی که بد پرده دارش سروش
شد از بانگ اهریمنان پر خروش
بشد کعبه ی پاک، پامال پیل
چه کعبه؟پرستنده اش جبرییل
بساط سلیمان بشد جای دیو
زشیطان بشد عرش حق پر غریو
به یغما گشودند دست ستم
ببردند بود آنچه از بیش و کم
همه لرزه بر جان و خونابه ریز
نه پای گریز و نه دست ستیز
ز خرگه به خرگاه اندر فرار
ندیدند از بغدمنش زینهار
چو پردخته شد خیمه از خواسته
نشد هیچ از کینشان کاسته
بدان بیکسان، دست کین آختند
سرو بر ز پوشش تهی ساختند
نه خلخال ماندند و نی گوشوار
نه تعریض باز و نه طوق و سوار
بسی چاک شد از ستم گوش ها
زخون گشته یاقوتگون دوش ها
بسی پشت کز تازیانه بخست
هم از پشت شمشیر و از چو بدست
تن ناز پرورد طفلان شاه
به زیر پی افتاده چون خاک راه
بناگوش هاشان ز سیلی کبود
جهان گشته از آهشان پر زدود
تن کودکان گشته لرزان چو بید
رخ نوگلان گشته چون شنبلید
به هر سو روان بانوان پر هراس
که صد داس روکرده برباغ یاس
یکی یا علی (علیه السلام) گفتی آن یا رسول (صل الله علیه و آله)
یکی یاوری خواستی از بتول (سلام الله علیها)
نیامد به دیدار، یک چاره ساز
شدی دم به دم رنج ایشان دراز
بیامد یکی سوی دخت امام
که بنهاده بودش پدر نام مام
به پا داشت بانو دو خلخال زر
ستم پیشه افکند بر وی نظر
گرفت و برآوردش اوم را ز پای
ولی بود گرینده آن زشت رای
بدو گفت بانو که این مویه چیست؟
شما را دم شادی و خرمی است
بگفتا از آن اشکبارم که من
برآرم چنان زیورت را ز تن
نه تو زاده ی پاک پیغمبری
دریغ آمدم از چنین داوری
بگفتش: گر آگاهی از حال من
نما دست کوته ز خلخال من
بگفت: ارمنش برگذارم به جای
دگر کس تو را می برآرد ز پای
کسی را که شد پرده بردیده، آز
نداند ره از چاه با چشم باز
مرآن را که در چشم دل نیست نور
به راه خدا هست با دیده، کور
89
1
موضوععاشورا | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرمیرزا احمد الهامی کرمانشاهی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
از بسکه زیر سم اسبان مانده بودی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
ای چرخ سفله تیر تو را صید کم نبود
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام سجاد (علیه السلام)
هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم
موضوعامام باقر (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
لحظۀ وصل رسیده ست خدا رحم کند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت علی اصغر (علیه السلام)
چگونه گریه نریزم به پای عاشورا ؟
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
این حسین کیست که از هر محنش ، عالم سوخت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت !
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای حسینی که جهان در محنت خون گرید
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
هیچ حالی شبیه حالت نیست
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
شنیدستم که شاه عشقبازان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام)
الحق نماز آن به در بی نیاز کرد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
راوی نوشته است غروبی غریب بود
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام سجاد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
دخترت خیلی بی تابه بابا
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
دم ما نوحه است و آه روضه است
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
سیدی ماکو مثلک الغریب شاه بی لشکر از نفس فتاد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
غریب گیر آوردنت یه لحظه کن بمن نگاه
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
سلامُ الله علی الاَجسادِ العُریان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کل عین باکیه یوم القیامه الا عین بکت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گفتیم با هم باشیم شریک غم چی شد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
خواهر تو اسیر شد به دست عدو
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
با اشکهاش دفتر خود را نمور کرد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | پنج تن | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان