چکیده قطره ی خونی ز چشم سلسله ای

چکیده قطره ی خونی ز چشم سلسله ای
شکسته بغض گلوگیر تلخ آبله ای
 
میان خنده ی قابیلیان چه مظلوم است
صدای ضجّه ی جان سوز زنگ قافله ای
 
تمام آینه ها را به نیزه ها زده اند
عجب جماعت خوش ذوق و اهل حوصله ای
 
دم غروب که یک آینه زمین افتاد
وزید باد عجیبی، گرفت زلزله ای
 
به روی ناقه نشسته زنی کبود آسا
خمیده مثل رکوع بلند نافله ای
 
فقط نظاره گر انعکاس آینه هاست
بدون هیچ شکایت و شِکوه یا گله ای
 
در امتداد نگاهش مدینه معلوم است
هنوز مانده به ذهنش وقوع غائله ای
87
0
موضوععصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | هجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعروحید قاسمی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج حسین رضائیان
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت