- صفحه اصلی
- شد به میدان فداکاری، «وهب»

شد به میدان فداکاری، «وهب»
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346774
شد به میدان فداکاری، «وهب»
آن مسلمانخوی نصرانینصب
کاو به عکس اهل ظاهر از درون
داشت ره با آن خداییرهنمون
الغرض؛ بگْرفت اذن از شاه عشق
رهسپر گردید اندر راه عشق
خوانْد باری این رجز در رزمگاه
حملهور شد، پس چو شیری بر سپاه
بانگ زد کای روبهان تیرهدل!
کز شما ابلیس میباشد، خجل
کیست آخر این که مهمان شماست؟
میهمان را تشنه کشتن کی رواست؟
این بگفت و کشت و آخر کشته شد
پیکرش در خاک و خون، آغشته شد
حال بشْنو شرحی از «مام وهب»
بود اعجب، گر وهب بودی عجب
چون جدا کردند سر از پیکرش
سر بیفکندند سوی مادرش
بوسه زد مادر، رخ فرزند خویش
کَند دل، از نازنیندلبند خویش
سر به سوی دشمنان، پرتاب کرد
دشمنان را از خجالت، آب کرد
گفت: چون در راه عشقش دادهام
گر بگیرم، پس کجا آزادهام؟
«خوشدلا»! عشق حقیقی این بُوَد
عاشقان را عشق او، آیین بُوَد
113
0
موضوعدیگر اصحاب اصحاب امام حسین (علیه السلام)
گریز
شاعرخوشدل تهرانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت