ستمگرا بنگر دیده ترم امشب

ستمگرا بنگر دیده ترم امشب 
ببین ز دست تو آمد چه بر سرم امشب
 
سر حسین به تنور و تنش به خون غلطان 
ستاده شمر و سنان در برابرم امشب
 
مرا که چهره ندیده است دیده خورشید 
به چهره دیده فرو ریزد اخترم امشب
 
ز کعب نی شده مجروح شانه‌ام امروز
ز تازیانه کبود است پیکرم امشب
 
ببین چگونه کند گریه مادرش لیلا 
به روی کشته صد چاک اکبرم امشب
 
بده اجازه سکینه رود برون آرد 
خدنگ کینه ز حلقوم اصغرم امشب
 
بده اجازه روم سوی قتلگاه وز غم 
بریزم آنچه بود خاک بر سرم امشب
 
از این قضیه حرام است زندگی جودی 
شود که خاک لحد کاش بسترم امشب
5
0
موضوععصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت