- صفحه اصلی
- ای وای سرور سینهام کو

ای وای سرور سینهام کو
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-380214
ای وای سرور سینهام کو
ای همسفران سکینهام کو
کو نور دو دیده تر من
کو دخترک برادر من
با قافله او اگر روان بود
هر دم چو درآی کاروان بود
ای جان برادرم کجایی
همشیره اکبرم کجایی
در بادیه تشنه جان سپردی
یا زیر سم ستور مردی
از پشت شتر کجا فتادی
جانا به کجا ز پا فتادی
این نیمه شب کجا کنم روی
ای گل به کجا کنم تو را بوی
چون چاره کار ناید از من
ناچار روم به نزد دشمن
پس زینب مبتلای غمگین
رو کرد به ابن سعد بیدین
کای زاده سعد بی سعادت
ای آنکه تو را جفاست عادت
طفلی ز حسین شاه عطشان
افتاده ز ناقه در بیابان
بنگر تو بسوز سینه من
بر من نگر و سکینه من
زین آتش غم دلم فسرده
کو را پدرش به من سپرده
پس زاده سعد زشت آیین
رو کرد به سوی زجر بیدین
که زجر برو به زجر بسیار
این طفل حزین به نزد من آر
پس زجر ستمگر جفاجو
شد تلخ و ترش نمود ابرو
برگشت به سوی او روان شد
از قهر به هر طرف دوان شد
ناگاه بدید در بیابان
آن در یتیم را در افغان
بگرفت دو دست نازنینش
زد سیلی چند بر جبینش
آن کودک ناتوان به صد آه
ناچار نهاد روی در راه
میرفت به روی خار و خاره
آن طفل پیاده او سواره
جودی بگذر ز شرح این غم
کافتاد شرر به جان عالم
14
0
موضوععصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت