گوش کن، وقت رجزخوانی سلمان شده است

گوش کن، وقت رجزخوانی سلمان شده است
حرف جمهوری اسلامی ایران شده است
 
ما همه شیر نریم و نوۀ عباسیم
گفته بودیم که ما روی وطن حساسیم
 
ما گفتیم بترسید از ایرانی‌ها
تازه جنگی که نکردند سلیمانی‌ها
 
مست بودید و شبی جام پر از سم خوردید
حقتان بود اگر سیلی محکم خوردید
 
تازه تنبیه شدید نوبت توبیخی نیست
صحبت از خاک وطن باشد اگر، شوخی نیست
 
راستی، زمزمه دست درازی دارید؟
با دم شیر مگر که سر بازی دارید؟
 
سمت این خاک بیایی که تنت می‌سوزد
آن زمان، آش نخورده دهنت می‌سوزد
 
تو نفهمیده‌ای، این خاک خراسان دارد
زود تعظیم کن، این طایفه سلطان دارد
 
ظالم، از روی سر اهل زمین پا بردار
من به در حرف زدم تا که بفهمد دیوار
 
بار دیگر نظرت سمت حرم افتاده؟
کارتان ساخته است، این به دلم افتاده
 
نوۀ حرمله و خطۀ ایران؟ هرگز
بگذریم از بغل خون شهیدان؟ هرگز
 
چند سال است که آمادۀ هر نیرنگیم
ما به وقتش همه یکدست، همه یکرنگیم
 
همگی چشم به راهیم مسیحا برسد
آخرین نسل علی، منجی دنیا برسد
 
تو فهمیده‌ای، این خاک نگهبان دارد
زود تعظیم کن، این طایفه سلطان دارد
5270
15
موضوعحاج قاسم سلیمانی انقلاب اسلامی
گریزمدح امام رضا (علیه السلام) | مدح امام زمان (عج)
شاعرمصطفی صابر خراسانی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیرجز خوانی
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت