شهید کن که شهادت حیات مردان است

شهید کن که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
 
شهید کن که شهیدان بریده از جسمند
شهید کن که شهید از ازل همه جان است
 
ببار تیر بلا لحظه‌لحظه بر سر ما
که سرو، مست همین قطره‌های باران است
 
به مورها برسانید از سپاه علی
که نام یک‌یک سربازها سلیمان است
 
شهید قاسم ما زنده‌تر شد و امشب
خوشا که بر سر خوان حسین مهمان است
 
خوشا به او که پس از این همه جهاد و جنون
به خون خویش ابوالفضل‌وار غلطان است
 
به خون تپیده و بر خاک قطعه‌قطعه شده
شبیه یار شدن آرزوی یاران است
 
ز کوچ مالک اگر خون نشسته در دل ما
ولی ببین که سپاه علی رجزخوان است
 
به دیدۀ تر ما رنگ یأس و رخوت نیست
سپاه عشق کماکان میان میدان است
 
نه... حزن و سستی از این داغ‌ها به ما نرسد
که «انتم الاعلون» از اصول قرآن است
 
حرام می‌شود از این به بعد خواب شما
که خشم حیدری شیعه سخت و سوزان است
 
که امر رهبر ما گر رسد همین فردا
به یا علی مددی کاخ ظلم ویران است
 
در انتظار ظهوریم و خوب می‌دانیم
کنار مهدی ما لشگر ‌شهیدان است
76
0
موضوعحاج قاسم سلیمانی انقلاب اسلامی
گریز
شاعرسعید-تاج‌-محمدی
قالبغزل
سبک پیشنهادیرجز خوانی,مدح
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت