ز بطحا بانگ افغان برتر از عرش برین آمد

ز بطحا بانگ افغان برتر از عرش برین آمد 
به پا چون خیمه بی صاحب سلطان دین آمد
 
قیامت شد به پا آن دم که در دروازه یثرب 
قد خم دیده پر غم امام راستین آمد
 
به حال زار آن برگشته اقبالان خونین دل 
بلند افغان مرد و زن چو روز واپسین آمد
 
برآمد ناله کروبیان عالم بالا 
چو عمش بهر استقبال زین العابدین آمد
 
بگفتا ای برادرزاده باب تاج دارت کو 
بگفتا سر جدا از خنجر شمر لعین آمد
 
بگفتا چون جدا آمد سر او پیکرش چون شد 
بگفتا نرم از سم ستور مشرکین آمد
 
بگفتا بعد کشتن جسم پاکش شد کجا مدفون 
بگفتا تا سه روز افتاده بر روی زمین آمد
 
به گفتا بر سر نعشش که آمد بهر غم خواری 
بگفتا ساربان سنگدل با تیغ کین آمد
 
گلستان جنان بیت الحزن از بهر زهرا شد 
چو صغرا در سراغ زینب زار و حزین آمد
 
به استقبال اکبر دید لیلا چون جوانان را 
سیه خورشید از آهش به چرخ چهارمین آمد
 
دمی نگذشت کین شرح الم کردی رقم جودی 
به امداد تو گویا حضرت روح الامین آمد
25
0
موضوعبازگشت کاروان به مدینه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمصیبت کربلا امام سجاد (علیه السلام)
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت