- صفحه اصلی
- رسید نامه فتح عبید زشت بد اختر

رسید نامه فتح عبید زشت بد اختر
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346136
رسید نامه فتح عبید زشت بد اختر
ز شهر کوفه ویرانه به مدینه اطهر
برای خواندن آن نامه روسیاه خطیبی
بسان سکه خارج نمود جای به منبر
نوشته بود که الیوم دور دور یزید است
که رو به کوتهی آورد روز آل پیمبر
نوشته بود که با خلق تشنه بر لب دریا
بریده شد ز تن شهریار تشنه لبان سر
نوشته بود که از منبع آب تا به قیامت
به جان عترت حیدر فکندم از عطش آذر
نوشته بود که اندر شب عروسی قاسم
حنای عیش ز خون بست نوعروس مکدر
نوشته بود که لیلی ز بیکسی شده مجنون
به خون طپیده ز شمشیر کین چو قامت اکبر
نوشته بود که عباس بهر قطره آبی
ز دست خصم شد او را جدا دو دست ز پیکر
نوشته بود به اصغر کسی نکرد ترحم
نشان تیر ستم بیگناه ساخت چو اصغر
نوشته بود که چون شد حسین سوار به مرکب
رکابداری او را نمود زینب مضطر
نوشته بود که کردند منع آب روان را
ز اهل بیت رسول و حریم ساقی کوثر
نوشته بود تنی را که بود دوش نبی جا
به خاک راه فکندند همچو مهر منور
نوشته بود که پرورده رسول خدا را
شکست سینهاش از ضرب چکمه شمر ستمگر
نوشته بود که مرهم به زخم او بنهادیم
ز بعد قتل ز سم ستورچابک و رهور
نوشته بود که کردیم غارت از حرم او
ز گوشهای زنان گوشوار با زر و زیور
نوشته بود که در پیش چشم کوفی و شامی
به فرق عترت طه نماند چادر و معجر
نوشته بود که گردید میزبان شه دین
به شهر کوفه میان تنور خولی ابتر
نوشته بود که دادند نان برسم تصدق
به کودکان غریب حسین بیکس و یاور
نوشته بود که بستند از برای اسیری
حریم ختم رسل را به یک طناب سراسر
نوشته بود سر سواران یثرب و بطحا
به نوک نیزه سوی شام رفت با رخ انور
نوشته بود که لعب لب حسین علی را
کبود کرد یزید لعین ز ضربت خیزر
کنون که لال نگردی ز شرح این غم عظمی
بسوز (صامت) محزون بساز تا صف محشر
108
0
موضوعبازگشت کاروان به مدینه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت

داند آن کس که سفر کرده چه از مرد و چه زن
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها)

دور اگر از تو من ای خواهر نالان بودم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

المنة لله که شب هجر سر آمد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

اگرچه تا به فلک میرود فغان و خروشم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها)

کجایی ای سر و جانم فدای پیکرتو
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها)

خواهر به خدا باب من زار چه میگفت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

جده شوم فدات به مسجد گذار پای
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

جده بیا که کوکب بختم برآمده
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

من چه گویم آنچه با این دیدهی تر دیدهام
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ز بطحا بانگ افغان برتر از عرش برین آمد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام سجاد (علیه السلام)

بر کاروان بی سر و بی افسر ای بشیر
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

نفس در سینه ساکت شو که امشب یار میآید
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

روایت است که چون عترت رسولالله
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها)

چون عروس حجلۀ فیروزه گو
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

بسوی وطن باز گشتند یاران
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

زبان های آتشفشان همچو شمع
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

چو از دور شد باره ی آن دیار
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

به نزدیک یثرب چو زان راه دور
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام سجاد (علیه السلام)

کنون ازمن ای شاه پوزش پذیر
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان