فغان که دیده دل باز سوی جانان نیست

فغان که دیده دل باز سوی جانان نیست 
اگر نه در نظرت هیچ رمز پنهان نیست 
 
اگر به دیده تحقیق بنگری بینی 
که جز بساط عزا فرش عرش یزدان نیست 
 
برآر پنبه غفلت ز گوش تا شنوی 
که جز نوای حسین در سرای امکان نیست
 
حدیث او که شنید و حکایتش که نوشت 
کزین معامله تا روز حشر حیران نیست 
 
اگر کشند به خواری گناهکاری را 
ز بعد قتل تنش روی خاک عریان نیست 
 
به خون کشند اگر از جفا غریبی را 
سه روز روبروی آفتاب تابان نیست
 
اگر به قتل رسانند شهریاری را 
سه شب فتاده روی خاک در بیابان نیست 
 
سری کز آب لبش خضر را رسیده حیات 
ز بعد قتل سزاوار چوب خیزران نیست 
 
در این مقدمه جودی بسی پریشان گفت 
بلی حدیث پریشان به جز پریشان نیست
3
0
موضوعمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت