- صفحه اصلی
- لشگر آن دم که بر سرش میریخت

لشگر آن دم که بر سرش میریخت
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-71569
لشگر آن دم که بر سرش میریخت
همه اعضای پیکرش میریخت
سنگ از بس به صورتش میخورد
لب و دندان اطهرش میریخت
از هجوم همه سویِ گودال
ناگهان قلب خواهرش میریخت
مادرش تا که دید شمر آمد
چادر خاکی از سرش میریخت
سر که شد از تنش جدا دیدند
چند دندان ز حنجرش میریخت
معجر از کودکان که میبردند
آبروی برادرش میریخت
از روی نیزه بس که کوچک بود
بارها راس اصغرش میریخت
244
0
موضوعمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)
شاعر رضا فراهانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت