بـه احـتـرام امـام خـوشی ز عـمـــر نـدیــده

بـه احـتـرام امـام خـوشی ز عـمـــر نـدیــده
بـه گـریـه آمـدم امـشب بـرای رأس بــریــده
 
همیشه ناله‌زد از بغض‌و سوخت روزو‌شبش را
بـرای عمـهٔ خـود آن که خـورده اسـت کشـیـده
 
ز کودکی به دلش یک‌ غمی بزرگ نهـفتـه سـت
چنـان رقـیـه بـه دنبال نـیزه دار دویـده
 
ز بـس دویـد بـه صـحرا میان خار مـغـیـلان
همیـن‌ کـه پـاش شـده زخـم، رنگ عمـه پریـده
 
فـقـط رقـیــه قــدش تــا نـبــود از سـتــم زجـر
ز بس که خورد محـمـد لگـد، شده‌ست خمیـده
6
0
موضوعشهادت امام باقر (علیه السلام)
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرسید محسن حبیب الله پور
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت