- صفحه اصلی
- پی خرابی دل سیل عشق بنیان کن
پی خرابی دل سیل عشق بنیان کن
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-347218
پی خرابی دل سیل عشق بنیان کن
رسید و کند زبنیان بنای هستی من
اگر چه کرد خرابم خوشم که می دانم
پی عمارت جان بود این خرابی تن
حجاب چهره ی جانان وجود خاکی تو است
بر این حجاب شراری زبرق غیرت زن
مقیّدان طبیعت اسیر جاویدند
خوشا به حالت آزادگان قید شکن
که رَسته اند زقید عوالم کثرت
فضای خلوت تجریدشان بود مأمن
رسیده اند بدانجا زیُمن همت عشق
که می نگرددشان شک و ریب پیرامن
از این عزیزان عشاق کربلا است مراد
که مالکان نفوسند و تارکان بدن
مرا زواقعه ی کربلا به یاد آمد
حدیث ماتم جانسوز قاسم ابن حسن
به حیرتم که کدامین غمش کنم تقریر
که بود او را بیرون زحد بلا و محن
به شرح ماتم او نیست حاجت گفتار
توان زعشرت وی پی به ماتمش بردن
بساط عشرت او بود خاک قربانگاه
وصال دوست شهادت، لباس عیش کفن
حنای شادی او خون دیده و دل ریش
سرود عیشش افغان و ناله و شیون
گه وداعش با آن همه تحمل و صبر
فتاد بی خبر از خویشتن امام زمن
دریغ و آه از آن دم که در صف هیجا
نشان سنگ ستم گشت آن لطیف بدن
ز منجنیق ستم سنگ بس بر او بارید
شکسته تر زدلش گشت استخوان در تن
نداشت تاب سواری، کشید پا زرکاب
ز پشت زین سمندش به خاک شد مسکن
به زخم بی حد او خاک گشت مرهم نه
به ماه طلعت او مهر بود سایه فکن
به پرسش غم او خاک کرد دلجویی
به شرح حالت وی زخم باز کرد دهن
به خواند خسرو عشاق را که برگیرد
ز خاک مقدم او زاد ره گه رفتن
امیر قافله ی عشق آمدش بر سر
سرش زخاک گرفت و نهاد بر دامن
ز آب دیده بشستن زچهره گرد و غبار
به گریه گفت ای نور دیده ی تر من
گر آن بود که به خوانی مرا به یاری خویش
کنم اجابت و یاری نیارمت کردن
«محیط» خواست چه شرح مصیبتش گوید
رسید برق غم و سوخت نطق را خرمن
53
0
موضوعشهادت حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریز
شاعرمیرزا محمد تقی قمی (محیط)
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
حرفی بزن بگو چه شده بی صدا شدی
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
شور و شوقم را ببین، یاور نمیخواهی عمو؟
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
بر تن دشت ردپا مانده
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ز فرط شوق، شد آن خسته، مرتعش بدنش
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
به دشت ماریه قاسم به راه شاه حجاز
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
داغ یتیمی ام برشانه ی دل است گیسوی من ببین در چنگ قاتل است
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
با من بگریید ای آل هاشم آغوش من شد تابوت قاسم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
جای تو خالیست جان برادر
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
غارت زده منم که مثل تو دادم از دست
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
در بین خاک و خون بشنو فریادم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)
ای ماه کنعان حسن ای لاله ی خونین بدن
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
یوسف ما ز کنعان رود سوی بیابان
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای حسن جان کجایی برادر
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
ارث شجاعت از علی دارم من
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گل من چه زیبا شکوفا شدی
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
آیینه ای شکسته در بر من تازه شده داغ برادر من
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
شده سوره ی هل اتی سینه زن
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)
بر سر عمامه و بر تنت یک کفن
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
یوسفی آمد به میدان که مه انجمن است
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
من گل یاسمنم قاسم بن الحسنم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
عمو زود بیا که مرا نمانده طاقت
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
لاله گون گشته تنت پیرهن شد کفنت
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
مزن پرپر ای گل من که دل من بی قرار است
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)
دارم روی خاکا، تورو میکشونم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
خون پدرش در رگ او می جوشد
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)