هی بال بال می زند این روز آخری

هی بال بال می زند این روز آخری
گشته هوای خانه مادر کبوتری
 
آغوش باز کرده به دنبال بچه هاست
گل کرده باز در دلش احساس مادری
 
دست شکسته اش که به کاری نمی رود
مشغول بچه ها شده با دست دیگری
 
پا شد که باغ پیرهنش را بشوید از
گل های زخم خورده ایام بستری
 
گاهی میان گریه خود حرف می زد و
می گفت: آه... ای پدر! آیا دم دری!؟
 
اسپند دود میکند اسما برای او
کوری زخم چشم مدینه تو بهتری
 
اسما غروب شد دل خانم گرفته است
باید لباس رفتن او را بیاوری
25
0
موضوعایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزماجرای مسجد حضرت زهرا (سلام الله علیها) | هجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعررحمان نوازنی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت