گذشته آب در این روزگار از سر من

گذشته آب در این روزگار از سر من
حلال کن که رسیده است روز آخر من
 
مرا ببخش که افتاده ام در این بستر
نمانده است توانی به جسم لاغر من
 
برای بی کسی تو شبیه چشمانم
سه ماه گریه خون کرد زخم بستر من
 
قَدِ خمیده و موی سفید زهرایت
برای خانه نشینی توست همسر من
 
به جان دختر شیرین زبانمان زینب
نپرس از چه شده غرق خاک معجر من
 
ز شرم بستن دستت هنوز می لرزم
چه کرد باتو مدینه امیر خیبر من؟!
 
بس است گریه و شیون برای عمر کمم
بقای عمر تو باشد غریب رهبر من
131
0
موضوعایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزماجرای مسجد حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها) | هجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمحمد حسین رحیمیان
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج حسین سیب سرخی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت