لاغر شدی چه بر سر این پیکر اوردند؟

لاغر شدی چه بر سر این پیکر اوردند؟
با تازیانه خستگی ات را دراوردند؟
 
با بد دهانی کردن و با ناسزا گفت
خلصنی یارب را در از این حنجر اوردند
 
موسیقی زنجیر دارد هر پر و بالت
چیزی نمانده چه سر بال و پر اوردند
 
خیلی شده معصومه دلتنگت کجا ماندی؟
با دوری از تو چه به روز دختر اوردند
 
خون لخته لخته از دهانت می چکد اما
یک کاسه ی ابی برای تو گر اوردند…
 
انقدر بد تا میکنند این اخری با تو
روی لبانت ذکر زهرا مادر اوردند
 
لب تشنه ای و هر قدر ناله زدی اینها
لبخندشان را در جوابت اخر اوردند
 
شکر خدا اینجا به جای سنگ و تیر و تیغ
مردم برای بردنت نیلوفر اوردند
 
تن نه – به روی تخته گرچه پیرهن بردند
اما کجا پیراهن از پیکر دراوردند؟
 
اینجا کجا و مجلس بزم شرابی که…
راس پدر را پیش چشم دختر اوردند
 
اینجا خدا را شکر شام و کوفه دیگر نیست
اینجا کجا چندین زن بی معجر اوردند؟
31
0
موضوعشهادت امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمهدی شریف زاده
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت