هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت

هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت
حالات سجده های مرا در نظر گرفت
 
می دید عاشقانه مناجات می کنم
اغلب سراغی از من عاشق سحر گرفت
 
نفرین به ضربه ای که نماز مرا شکست
رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت
 
پاره شد عبا به تنم بسکه با شتاب 
این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت
 
جا خورده دنده ام به گمانم که پهلویم 
چون پهلوی مدینه به تیزی در گرفت
 
فهمیده بود غیرت ما روی مادر است
با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت
 
دانستم از چه کودک جا مانده ی حسین
وقت فرار دست خودش روی سر گرفت
 
در شام دختری که خودش ضربه خورده بود 
دامن برای روی کبود پدر گرفت
 
هر چه شد عاقبت سرم از تن جدا نشد
تشییع پیکرم به زیر دست و پا نشد
 
تیزی نیزه ای نرسیده به حنجرم 
سیلی نخورده دختر من در برابرم 
87
0
موضوعشهادت امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعرقاسم نعمتی
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادیواحد سنگین
زبانفارسی

حاج محمود کریمی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت