فغان! که عترت «خیر البشر»، خرابه‌نشین شد

فغان! که عترت «خیر البشر»، خرابه‌نشین شد
خرابه بود، ولی بهتر از بهشت برین شد
 
اگر چه آل علی را فلک نشانْد به ویران
ببین که خادم ویرانه، جبرئیل امین شد
 
در آن خرابه اگر جای داشت، مور ضعیفی
هزار مرغ سلیمانی‌اش به زیر نگین شد
 
مگو خرابه، بگو گلشن حسین‌آباد
که خاک صحنه‌ی او، مُشک نافه‌ی چین شد
 
سزد که فخر کند بر مقامِ هاجر و حوّا
خرابه‌ای که در آن دفن، دخترِ شه دین شد
 
شهی که بود به عرش برین، مقام و مکانش
مقام عترت او را، مکان به فرش زمین شد
 
ز بس گریست به ویران، رقیّه در شب هجران
وصال و موت بر آن کودک اسیر، قرین شد
 
نوشت «ساعی» تاریخ بی‌نوایی زینب
علی که خانه‌نشین گشت، او خرابه‌نشین شد
50
0
موضوعورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزشهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعر میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی)
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت