زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت

زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت
اهل عالم را ز کار خویش حیران کرد و رفت
 
از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب
هر کجا بنهاد پا فتحی نمایان کرد و رفت
 
با لسان مرتضی از ماجرای نینوا
خطبه ای جانسوز اندر کوفه عنوان کرد ورفت
 
تا بماند دین احمد با کلام جانفزا
عالمی را دوستدار اهل ایمان کرد و رفت
 
بر فراز نیزه آن قرآن ناطق را بدید
با عمل آن بی قرین، اثبات قرآن کرد و رفت
 
در دیار شام بر پا کرد از نو انقلاب
سنگر اهل ستم را سست بنیان کرد و رفت
 
خطبه غرّا، بیان فرمود در کاخ یزید
کاخ استبداد را از پایه ویران کرد و رفت
 
شام، غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود
وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت
 
دخت شه را بعد مردم در خرابه جای داد
گنج را در گوشه ویرانه پنهان کرد و رفت
 
ز آتش دل بر مزار دختر سلطان دین
در وداع آخرین شمعی فروزان کرد و رفت
 
با غم دل چون که میشد وارد بیت الحزن
سروی دلخسته را محزون و نالان کرد و رفت
119
0
موضوعمدح | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید حضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) | وفات حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاعرنا مشخص
قالبغزل
سبک پیشنهادیواحد,شور
زبانفارسی

حاج مجید بنی فاطمه
حاج مهدی رسولی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت