عمو ببین به چه حالی رسیده‌ام اینجا

عمو ببین به چه حالی رسیده‌ام اینجا
زخیمه‌گاه به سویت دویده‌ام اینجا
 
تمام عمر کم من نثار یک نفست
نفس نفس زده‌ام تا رسیده‌ام اینجا
 
اگرچه کودکم اما معین تو هستم
نوای بی کسی‌ات را  شنیده‌ام اینجا
 
غریبی تو به آتش کشیده جان مرا
اگرکه آه ز سینه کشیده‌ام اینجا
 
چه قابلی‌ست که افتد به پای تو دستم
که دل به راه تو از جان بریده‌ام اینجا
 
برای دیدن بابا دلم بسی تنگ است
به خواب وصل، پدر را چو دیده‌ام اینجا
 
زتیر حرمله پرپر زدم، ولی شادم
که روی دامن تو آرمیده‌ام اینجا
 
نمی‌کنم دگر احساس تشنگی، زیرا
زشهد جام شهادت چشیده‌ام اینجا
 
نوشت کلک «وفایی» که با شهادت خود
حماسۀ دگری آفریده‌ام اینجا
30
0
موضوعشهادت حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام)
گریز
شاعرسید هاشم وفایی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت