پاشو بریم حرم ، نداره رحمی دشمنت

پاشو بریم حرم ، نداره رحمی دشمنت
از بسکه جای تیر و نیزه مونده رو تنت
برای من سخته عمو به خیمه بردنت
عموحسین  عموحسین  عمو حسین حسین
عمو ببین که عمه داره میکنه نگاه
اشاره میزنه که برگردم به خیمه گاه
چه جور تو رو رها کنم میون این سپاه
دیدم تو رو تو قتلگاه که دشمنا زدند
رو جای زخم نیزه ، شمشیر جفا زدند
این تیرو نیزه بس نبود ؟ با سنگ چرا زدند
بی یاوری و آخرین یار حرم منم
من آمدم که روی سینه ی تو بشکنم
به زیر سم مرکبا سپر بشه تنم

117
0
موضوعشهادت حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادیزمزمه,شور
زبانفارسی

حاج میثم مؤمنی نژاد
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت