عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود!

عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود!
سر تصاحب عمامه ی تو دعوا بود
 
به سختی از وسط نیزه ها گذر کردم
هزار مرتبه شکر خدا کمی جا بود!
 
ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود
سرِ زبان همه جمله ی "بفرما"بود
 
عمو چقدر لبِ خشکتان ترک دارد!
چه خوب می شد اگر مشک آب سقا بود
 
زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال
نگاه کن؛ نکند مادر تو زهرا بود
 
برای کشتن تان تیغ و نیزه کم آمد
به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود!
 
تمام هوش و حواس سپاه کوفه و شام
به فکر جایزه ی بردن سر ما بود
 
بلند شو؛ که همه سوی خیمه ها رفتند
من آمدم سوی گودال، عمه تنها بود
111
0
موضوعشهادت حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعروحید قاسمی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه,واحد
زبانفارسی

حاج حسین سیب سرخی
حاج حمیدرضا قناعتیان
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت