هر چند به یاران نرسیدم که بمیرم

هر چند به یاران نرسیدم که بمیرم
دیدار تو میداد امیدم که بمیرم
 
دیدم که نفس می زنی و هیچ کست نیست
من یک نفس این راه دویدم که بمیرم
 
با هر تپش افسوس نمردم که نمردم
در خون تو این بار بمیرم که بمیرم
 
با دیدن هر زخم تو ای مزرعه زخم
از سینه چنان آه کشیدم که بمیرم
 
می گفتم و می سوختم از ناله زینب
وقتی ز تنت نیزه کشیدم که بمیرم
 
شادم که در آغوش تو افتاده دو دستم
در پای تو این زخم خریدم که بمیرم
86
0
موضوعشهادت حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرحسن لطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت