شبهای درد و نافله و بیقراری ام

شبهای درد و نافله و بیقراری ام
چشم خداست شاهد شب زنده داری ام
 
گاهی میان گریه که از هوش میروم
اشک علیست آنکه میاید به یاری ام
 
چندیست نان نپخته و کاری نکرده ام
شرمنده کنیزم از این خانه داری ام
 
پیری زودرس به سراغ من آمده
برگ و بری ندارم اگرچه بهاری ام
 
همسایه ها به مرگ من انگار راضی اند
دلگیر از این محله و این همجواری ام
 
زخمم به یک اشاره دهن باز میکند
شب تا سحر مراقب این زخم کاری ام
 
آتش حریف سوره قران نمیشود
من کوثرم که در دل تاریخ جاری ام
 
من رهبرم علیست که حق در مدار اوست
شکر خدا شهید ولایت مداری ام
58
0
موضوعایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزمدح امیرالمومنین علی (علیه السلام)
شاعرمصطفی متولی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج مجید بنی فاطمه
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت