شب پنجم که می رسد از راه

شب پنجم که می رسد از راه
روضه را غرق آه باید خواند
از یتیم حسن که می‌گوییم
روضه‌ی قتلگاه باید خواند
 
روز آخر نیامده است اما
روضه رفته است داخل گودال
مثل مرغی که بال او کنده است
حسنی‌زاده می‌زند پر و بال
 
لحظه‌ی آخر است و این میدان
گرچه مرد نبرد می‌خواهد
حسنی زاده! پیش عمه بمان
بعد از این، خیمه مرد می‌خواهد
 
حیف از آن دست، حیف از آن بازو
دست خود را به تیغ نسپاری
پیش زینب بمان که بعد عمو
علم و مشک را تو برداری
 
پیش زینب بمان که می‌ترسم
روضه‌ی پشت در شود تکرار
مادرم بازوی کبودی داشت
دست خود را به تیغ‌ها نسپار
 
شیر اگر بچه، باز هم شیر است
آن شغال زبون نفهمیده
اینکه دست تو را ز تن انداخت
دست عباس دیده ترسیده
31
0
موضوعشهادت حضرت عبدالله ابن الحسن (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمحسن ناصحی
قالبچهار پاره
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج سید رضا نریمانی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت