روضه در یک کلام وای از شام

روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی‌التیام وای از شام
 
کاش مادر مرا نمی‌زائید
ناله‌های مدام وای از شام
 
 
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
 
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
 
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه‌ها ناتمام وای از شام
 
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
 
گذر از کوچه‌هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
 
 
جایِ حیدر ز گیسویِ دختر
می‌گرفت انتقام وای از شام
 
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
 
سر و تشت و پیاله‌های شراب
چوبِ بی‌احترام وای از شام
 
لعنتی در کنارِ سر می‌ریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
 
 
سرخ‌موئی اشاره کرد و یزید
گفت: گفتی کدام؟؟ وای از شام
 
من چهل‌سال گریه می‌کردم
با همین یک کلام وای از شام
104
1
موضوعورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید | مصیبت کربلا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام سجاد (علیه السلام)
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاعرقاسم نعمتی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج حسین سیب سرخی
حاج حیدر خمسه
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت