زهر کین عاقبت دادی از غصه نجاتم

زهر کین عاقبت دادی از غصه نجاتم
من عزادار آن تشنه ی شط فراتم
روز و شب نوحه خوانم دیده گریان
پدرم کشته شد با کام عطشان
آه و واویلتا آه و واویلا
زخم هفتاد و دو غصه روی جگرم بود
بسته در پیش اهل حرم بال و پرم بود
بر سر ما زدند سنگ از روی بام
جگرم خون شده ، الشام الشام
آه و .....
ای خدا غم روی غم زده به دل شراره
بوریایی کفن شد به جسم پاره پاره
یاد دفنش شده سوز و گدازم
سر نبوده که رو به قبله سازم
آه و .....

99
0
موضوعشهادت | مصیبت کربلا امام سجاد (علیه السلام) | امام سجاد (علیه السلام)
گریز
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی

حاج میثم مؤمنی نژاد
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت