روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود

روز ما در شامتان جز شام ظلمانی نبود
ای زنان شهر شام این رسم مهمانی نبود
 
سنگ باران مسلمان آنهم از بالای بام
این ستم بالله روا در حق نصرانی نبود
 
پایکوبی در کنار رأس فرزند رسول
با نوای ساز آیین مسلمانی نبود
 
ما که رفتیم ای زنان شام نفرین بر شما
ناسزا گفتن سزای صوت قرآنی نبود
 
مردهاتان بر من آوردند هفده دسته گل
دستۀ گل غیر آن سرهای نورانی نبود
 
ای زنان شام، آتش بر سر ما ریختید
در شما یک ذرّه خُلق و خوی انسانی نبود
 
ای زنان شام، در اطراف مشتی داغدار
جای خوشحالیّ و رقص و دست افشانی نبود
 
ای زنان شام، گیرم خارجی بودیم ما
خارجی هم گوشۀ ویرانه زندانی نبود
 
طفل ما در گوشۀ ویران، دل شب دفن شد
هیچکس آگاه از آن سرّ پنهانی نبود
 
ای سرشک شیعه شاهد باشد بر آل رسول
کار «میثم» غیر مدح و مرثیه خوانی نبود
37
0
موضوعورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزشهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعرغلامرضا سازگار
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت