بنا نبود که هم نیزه از سنان بخورد

بنا نبود که هم نیزه از سنان بخورد
و هم به تشت طلا چوب خیزارن بخورد
 
بنا نبود که از کربلا به کوفه و شام
به هر زمین برسد سنگ از آسمان بخورد
 
مگر چه گفته که وضع لبش چنین شده است
چه کرده او که سرش ضربه آنچنان بخورد
 
مگر حلال خدا را حرام خواسته است
که باید این همه زخم از حرامیان بخورد
 
میان تشت طلایی ببند چشمت را
مباد چشم تو بر وضع کاروان بخورد
 
مخوان دو مرتبه قرآن یزید منتظر است
گرفته چوب مبادا لبت تکان بخورد
49
1
موضوعورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرسید محمد حسین حسینی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

نا مشخص
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت