بر زانوی تنهایی‌ام دارم سرت را

بر زانوی تنهایی‌ام دارم سرت را
با گریه می‌بینم غروب آخرت را
 
من التماس لحظه‌های درد هستم
آیا نگاهی می‌کنی دور و برت را؟
 
دست مرا بستند و پشتم را شکستند
می‌بینی آیا حال و روز حیدرت را؟
 
حالا که روی پای من از حال رفتی
فهمیده‌ام اوضاع و احوالِ سرت را!
 
پروانه حرف عشق را هرگز نمی‌زد
می‌دید اگر یک مشت از خاکسترت را
 
افتاده‌ام پشت درِ قفل نگاهت
واکن دوباره چشم‌های نوبرت را
 
بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
وقتی ندارم بر سر زانو سرت را
28
0
موضوعایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرعلیرضا لک
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت