ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید

ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید
ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید
 
این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست
بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید
 
ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید
شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید
 
 
عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت
رحمی بحال سید مظلوم ما کنید
 
بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت
یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید
 
جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست
بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید
 
 
دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید
خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید
 
دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند
این داغدیدگان حرم را رها کنید
 
با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا
با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید
 
 
یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است
دیگر برای قافله یک راه وا کنید
 
ذکر علی اگر که گناه کبیره است
پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید
 
از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید
تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید
 
 
جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا
قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید
 
ما را محلِ برده فروشان روا نبود
یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید
43
0
موضوعورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمصیبت کربلا امام سجاد (علیه السلام)
شاعرمحمود ژولیده
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت