کوفی و شامی یکی از دیگری بدچشم تر

کوفی و شامی یکی از دیگری بدچشم تر
مانده ام گویم امان از کوفیان یا شامیان
 
رفتن و ماندن به یک اندازه داغم می کند
مانده ام گویم بران ای ساربان یا که مران
 
دیدنت بر نی هم آتش زد هم آرامم نمود
مانده ام گویم بمان پیشم حسین جان یا نمان
 
صوت تو دل می بَرد اما امان از سنگها
مانده ام گویم بخوان قرآن حسین جان یا نخوان
 
اشک تو بر نیزه هم از دیده جاری می شود
مانده ام گویم بدان از حال زینب یا ندان
116
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید | ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه حضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرمهدی مقیمی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت