- صفحه اصلی
- قاسم زار با عروس گفت که خوش به سوی تو

قاسم زار با عروس گفت که خوش به سوی تو
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346285
قاسم زار با عروس گفت که خوش به سوی تو
میکشدم کشان کشان جذبه گفتگوی تو
میروم و نمیرود از دلم آرزوی تو
وه که به کام دشمنان دور شدم ز کوی تو
***بر نگرفته کام دل سیر ندیده روی تو
بین که عموی من ز دل آه و فغان همی کشد
در صف نینوا چون ناله چسان همی کشد
آه مکش که آه سرد رشته جان همیکشد
بخت سیاهم از درت موی کشان همیکشد
***آه چگونه بگسلم رشته جان ز موی تو
رفتم و آتش غمت ماند به سینه مشتعل
دست مراد کوته و پای امید منفعل
از پس مرگ سر زند گرگل حسرتم گل
بیتو چسان ز بوی گل تازه کنم مشام دل
***خار که نیست در جهان هیچ گلی به بوی تو
گفت عروس بینوا با لب خشک و چشم تر
چندم از این سخن زنی تیر فراق بر جگر
سوختن و نمیکند بر دلت آه من اثر
خوی تو نیست در ملک خلق تو نیست در بشر
***ای ملک و بشر همه بنده خلق و خوی تو
رفتی و بستی از من ای تازه جوان دگر نظر
بود سیاه روز من بعد تو شد سیاهتر
پس چه کنم ز داغ تو گر نکنم سیه بسر
چون روم از جهان بدر خام غم تو در جگر
***نشکفد ار مزار من جز گل آرزوی تو
شور مخالفین بپا بنگر و احتراز کن
پا ز عراقیان بکش رو به سوی حجاز کن
یا بنشین ز مرحمت همره دوست راز کن
ای گل تازه یک نفس پرده ز چهره باز کن
***تا نفسی برآورد بلبل بذله گوی تو
ای پسرعموی من چند کنی مشوشم؟
ز اشک دو چشم و آه دل غرقه به آب و آتشم
(صامت) از این مثقال تو سوختم و بدین خوشم
پای اگر چو محتشم از ره بندگی کشم
***به که به زندگی کشم پا ز حریم کوی تو
43
0
موضوعشهادت حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریز
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبمسمط
سبک پیشنهادیزبانحال
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت

حرفی بزن بگو چه شده بی صدا شدی
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)

شور و شوقم را ببین، یاور نمیخواهی عمو؟
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

بر تن دشت ردپا مانده
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ز فرط شوق، شد آن خسته، مرتعش بدنش
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

به دشت ماریه قاسم به راه شاه حجاز
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

داغ یتیمی ام برشانه ی دل است گیسوی من ببین در چنگ قاتل است
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

با من بگریید ای آل هاشم آغوش من شد تابوت قاسم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

جای تو خالیست جان برادر
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

غارت زده منم که مثل تو دادم از دست
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

در بین خاک و خون بشنو فریادم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)

ای ماه کنعان حسن ای لاله ی خونین بدن
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

یوسف ما ز کنعان رود سوی بیابان
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)

ای حسن جان کجایی برادر
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

ارث شجاعت از علی دارم من
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

گل من چه زیبا شکوفا شدی
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

آیینه ای شکسته در بر من تازه شده داغ برادر من
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

شده سوره ی هل اتی سینه زن
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)

بر سر عمامه و بر تنت یک کفن
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

یوسفی آمد به میدان که مه انجمن است
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

من گل یاسمنم قاسم بن الحسنم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

عمو زود بیا که مرا نمانده طاقت
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)

لاله گون گشته تنت پیرهن شد کفنت
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

مزن پرپر ای گل من که دل من بی قرار است
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)

دارم روی خاکا، تورو میکشونم
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)

خون پدرش در رگ او می جوشد
موضوعحضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام)