بسترت را جمع کن از خانه ، بیماری بس است

بسترت را جمع کن از خانه ، بیماری بس است
زیر چشمت گود افتاده است ، پس زاری بس است
 
از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است
 
تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
این تبسم کردن از روی ناچاری بس است
 
لاله ، لاله ،لاله، لاله، لاله، لاله ، ...تا به کی ؟
جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است
 
من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط
لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است
 
ای شکسته بال پس کی استراحت میکنی
هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری ، بس است
 
این طرفداری از من کار دستت داده است
بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است
 
وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف
زندگی کردن برای من بس است ، آری بس است
 
باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم
بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است
157
0
موضوعایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج عبدالرضا هلالی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت