ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار

ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار
ای در غم تو چشم سماوات، اشکبار
 
اسلام در مصیبت تو می شود یتیم
دین در فراق روی تو بی تاب، بیقرار
 
 
ما را در اوج گنبد خضرای خود ببر
تا روی گنبدت بنشینیم چون غبار
 
هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی رود
چشمی که شد ز ماتم تو ابر نوبهار
 
رفتی و از مدینه ی تو رفت دلخوشی
کوچید مرغ عشق و محبت از آن دیار
 
سر زد پس از تو ای به همه خلق مهربان
از امت تو آنچه نمی رفت انتظار
 
هرچند از تو غیر محبت ندیده بود
اما به اهل بیت تو بد کرد روزگار
 
گلچین رسید و بعد تو خشکید پشت در
یاسی که مانده بود ز باغ تو یادگار
 
گر می گرفت آتش کینه به خانه و
می رفت سمت پهلوی گل دست های خار
 
 
آن دست که به بازوی زهرا قلاف زد
انداخت دور گردن مولا طناب دار
 
در بین کوچه باز همان دست آمد و
دیوار کوچه خون شد و افتاد گوشوار
69
0
موضوعوفات حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمحمد علی بیابانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج محمدرضا طاهری
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت