گرفته بوی شهادت شب وفاتش را

گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
بیا  مرور کن  ای اشک  خاطراتش را
مورخان  بنوشتند  با   سرشک یتیم
هجوم درد   به  سر تا سر  حیاتش را
سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد
چقدر  مرگ خدیجه  فسرد  ذاتش   را
چه سنگها  که بر آیینهُ  وجودش خورد
چه طعنه ها که ابوجهل زد  صفاتش را
برای غارت جانش قریش خنجر بست
ولی  خدای علی  خواسته نجاتش  را
دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما
ندید  سبزی یِ  باران  معجزاتش   را
حرا  شروع رسالت   غدیرخم   پایان
ادا نمود   تمامی یِ   واجباتش  را
...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب
شنید  نعره ی ( لا تقربو الصلاتش )  را

187
0
موضوعوفات حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم)
گریز
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت